خلاصة:
استعاره یکی از عمومیترین و پرکاربردترین فرآیندهای شناختی است که میتواند بازنمود ویژگیهای فرهنگ و ایدئولوژی یک جامعه یا یک مکتب باشد. بر مبنای نظریه "استعاره مفهومی"، در استعارهها و عبارات زبانیشان، شناخت و فرهنگ با یکدیگر درمیآمیزند و به یک ترکیب مفهومی واحد بدل میشوند و آنچه را که استعاره مفهومی مینامیم به همان اندازه که شناختی است، ماهیتهای فرهنگی نیز دارد. براین اساس شکلگیری استعارههای مفهومی قرآن کریم را با فرهنگ عصر نزول مرتبط دانسته و در پژوهش حاضر با روش تحلیلی-تطبیقی، با مقایسه عبارات استعاری در دو بخش اشعار جاهلی و آیات قرآن کریم، تبیین جدیدی از گفتمان ارتباط قرآن و فرهنگ عصر نزول بهدست آمده است. قرآن کریم جهت ساخت استعارههای مفهومی خود از فرهنگ عصر نزول بهره گرفته و با تحول در حوزههای مقصد استعارهها، محوریت دنیا و زندگی مربوط به آن را در استعارههای اشعار جاهلی به محوریت توحید در عبارات استعاری خود تغییر داده و با ترسیم جهانبینی وحی درون استعارهها، فرهنگ نوینی را پایهگذاری کرده است. از دیگر نتایج این پژوهش این است که نظریه "متاثر بودن وحی از فرهنگ عصر نزول" را نفی میکند.
Metaphor is one of the most common and widely-used cognitive processes that can represent the characteristics of the culture and ideology of a society or a school. According to the theory of conceptual metaphor, in metaphors and their linguistic expressions, cognition and culture are intertwined and become a single conceptual combination. What we call conceptual metaphor is as much cognitive as it is cultural in nature. Accordingly, we assume the formation of conceptual metaphors of the Holy Qur’an as related to the culture of the revelation era and in the present analytical-comparative study, by comparing metaphorical expressions in the poems of the Age of Ignorance and ayahs of the Holy Qur’an, a new explanation of the discourse of the relation between the Qur’an and the culture of the revelation era has been obtained. The Holy Qur’an has used the culture of the revelation era and by changing the target domains of metaphors, it has changed the centrality of the world and its related life in the metaphors of the poems of the Age of Ignorance to the centrality of monotheism in its metaphorical expressions, and has thus established a new culture by drawing a worldview of revelation within metaphors. Another finding of this research was that this theory negates "the revelation being influenced by the culture of the revelation era".
ملخص الجهاز:
قرآن کریم جهت ساخت استعاره های مفهومی خود از فرهنگ عصر نزول بهره گرفته و با تحول در حوزه های مقصد استعاره ها، محوریت دنیا و زندگی مربوط به آن را در استعاره های اشعار جاهلی به محوریت توحید در عبارات استعاری خود تغییر داده و با ترسیم جهان بینی وحی درون استعاره ها، فرهنگ نوینی را پایه گذاری کرده است .
بر این اساس در پژوهش حاضر قصد داریم مفاهیم انتزاعی که با کمک روابط و ویژگیهای مکانی، در قالب استعاره های مفهومی توصیف شده اند را از زاویه شکل گیری و معرفت شناختی در مقایسه با فرهنگ عصر نزول بررسی کنیم ، تا با ساختار و جهان بینی این متن آسمانی و اندیشه هایی که در عبارات استعاری آن نهفته اند، آشنا شویم .
علاوه بر این کتاب تغییرات معنایی در قرآن از سید حسین سیدی، یکی از آثاری است که به تفصیل ، عدم تأثیرپذیری جهان بینی وحی از فرهنگ عصر نزول را در کاربرد واژگان مورد بررسی قرار داده و به رابطۀ بینامتنی قرآن با شعر جاهلی نیز پرداخته است ، اما آنچه که این پژوهش را به طور ویژه از سایر مطالعات شناختی در قرآن کریم متمایز میکند این است که برای اولین بار زمینه فرهنگی عصر نزول در شکل گیری عبارات استعاری قرآن بررسی میشود و این پژوهش میتواند تقریر و تبیین جدیدی باشد از اصل «عدم تأثیرپذیری جهان بینی وحی از فرهنگ عصر نزول » و به دنبال آن نظریه تاریخمندی قرآن را نفی نماید.