خلاصة:
مکران سرزمینی در منتهیالیه جنوب شرقی ایران که همواره در زمینههای اجتماعی، فرهنگی و مخصوصاً مذهبی طی سدههای مختلف تحت تأثیر نواحی همجوار خود قرار داشت. علاوه بر این عامل، حضور گروههای جمعیتی و فرقههای مذهبی مختلف در این ناحیه نیز بر گرایشهای مذهبی مردمان این دیار بسیار مؤثر بود. پیش از ظهور اسلام غلبه با دو آیین بودایی و زرتشتی بود. در سال 24ه.ق با ورود فاتحان مسلمان، اسلام به آنجا راه یافت. اسلام در مکران مسیر پرفراز و نشیبی طی نمود. نخست حضور گسترده خوارج و سپس داعیان اسماعیلیه آنجا را در بر گرفت و از سده پنجم هجری بنا به دلایل متعدد حضور اهل تسنن فزونی مییابد. در این مقاله سعی شده نخست با روشن ساختن سیر مذهبی مردم این ناحیه علل و چگونگی گرایشها و تغییرات مذهبی آنان مورد بررسی قرار گیرد.
Makran was a territory in southeastern of Iran that It has always been influenced by its neighboring areas in social, cultural and especially religious fields during different centuries. In addition to this effect The presence of different population groups and religious sects in this area also had a great impact on the religious tendencies of the people of this land. Before the advent of Islam, domination was with Buddhism and Zoroastrianism. In the year 24 AH, with the arrival of Muslim conquerors, Islam found its way there. Islam has gone through ups and downs in Makran. First came the widespread presence of the Kharijites and then the Ismaili da'is and From the fifth century AH, for various reasons, the presence of Sunnis increases. In this article, we have tried first By clarifying the religious course of the people of this region, the causes and manner of their religious tendencies and changes should be examined.
ملخص الجهاز:
موقعيت خاص جغرافيايي مکران در جنوب شرقي ايران ؛ وجود بيابانهاي وسيع و کوههاي صعب العبور، دوري از مراکز حکومتي عراق و شام و همچنين عبور شبکه اي گسترده از راههاي زميني و دريايي که مناطق غربي ايران را به دره سند و هند متصل مينمود، باعث شده بود اين منطقه براي رفت و آمد و پناه گرفتن فراريان سياسي و فرقه هاي مذهبي مورد تعقيب از سوي حکومت همچون خوارج و اسماعيليه جاي مناسبي باشد.
(اشپولر، تاريخ ايران در قرون نخستين ،ج ١، ص ٣٧١؛ صديقي، جنبشهاي ديني ايراني در قرن دوم سوم ، ص ٢٦٧) رفت و آمدها، تهاجمات و سکونت اين افراد و گروههاي جمعيتي با مذاهب و عقايد خاص خود علاوه بر ترکيب جمعيتي بر گرايشهاي مذهبي مردم اين ناحيه تأثير ميگذاشت .
(زرين کوب ، تاريخ ايران بعد از اسلام ،٣٧٢؛ اشپولر، همان ، ج ١، ص ٤٦٠) وجود بناهاي باستاني مربوط به زرتشتيان مثل تپه مهرگان در دزک(شهري در مکران ) که در روزهاي خاصي براي اهورامزدا بر روي آن آتش روشن ميکردند، نشان از حضور همين گروه زرتشتي در اين ناحيه دارد.
(تاريخ سيستان ، ص ٢١٨) همزمان با کم شدن نفوذ خوارج در مکران ، مذهب اسماعيليه در ميان مردم اين ناحيه پيروان زيادي پيدا کرد.
به نظر ميرسد در سالهاي نخستين ورود اسلام به ايران ، خوارج نقش بسزايي در مسلمان شدن مردم مکران ايفا کردند و تا نيمه هاي سده سوم پيروان زيادي در اين ناحيه داشتند.