خلاصة:
این پژوهش در پی آن است تا با نظر به شواهد شعری، آشکار کند، طبیعت به چه منظوری، به دلیل کدام عناصر و در قالب چه تمهیداتی در عمارت ممدوح متبلور شده است. از سوی دیگر نیز بر آن است تا چگونگی بازتاب این تبلور را در کلام مدیحهسرایان بررسی و ذکر کند. طبق بررسیهای در این پژوهش، طبیعت به دلیل دو عنصر گیاه و آب در عمارت ممدوح حضور دارد. گیاهان در شکل نقوشی تزیینی، و عمدتا در قالب باغ و راغ در عمارت تعبیه شدهاست. آب نیز به دلیل آبراههها، آبگیرها و آبنماها در سرای ممدوح به ظهور رسیده است. ایجاد طراوت و زیباییهای سمعی و بصری و تدارک بستر بزم و سرور از اهداف عمده تعبیه طبیعت در عمارت بوده است. در کلام مدیحهسرایان به خرمی و سرسبزی عمارت ممدوح، گاه، غیر مستقیم با «بهشت» و «جنت» خواندن و با اشاره به اوصافی نظیر «دلنشینی» و «خوشنسیمی» آن، اشاره شده است. گاه نیز، مستقیم و با توصیف کلی یا جزئی پدیدههایی همچون باغ، آبراهه، آبگیر و آبنما از وجود طبیعت در عمارت سخن رفته است. در هر دو نوع بیا ن، کلام گاه بدون پیرایه و گاه نیز با فنون ادبی بویژه با به کارگیری اغراق ایراد شده که متعارف مدیحهگویان است.
ملخص الجهاز:
منظور از برابر نهادن این است که شاعران با بیان مستقیم یا با توسل به فنون و شیوه های ادبی، خرمی عمارت را آن گونه که در شواهد ذیل دیده میشود، همراه با ذکر بهشت و مترادفات آن اظهار کرده اند: بهشت : بنامیزد این منزل روح پرور بهشتیست رو کرده در حوض کوثر (جامی، ١٣٧٨: ج ٢، ص ٦٩ ) در تماشایش آید ار رضوان رودش گلشن بهشت از یاد (مشتاق اصفهانی، ١٣٦٣: ص ١٦٣) فردوس : این قصر خجسته که بنا کرده ای امسال با غرفه فردوس به فردوس قرین است (منوچهری، ١٣٨٤: ص ١٦) در نکویی دوم فردوسی وز بلندی شرف کیوانی (جمال الدین اصفهانی، ١٣٧٩: ص ٣٥٠) خلد: زهی فرخنده جایی خوش مقامی که خجلت میدهد خلد برین را صفای سلسبیل و نزهت خلد به خاطر نگذرد روح الامین را (ابن یمین ، ١٣٤٤: ص ٣١٦) ای کاخ روح پرور و ای قصر دلگشای چون روضه دلفریبی و چون خلد جانفزای (عبید زاکانی، ١٣٨٤: ص ٢٠٩) ١١٩ جنت : یارب این قصریست از جنت به گلزار آمده یا نه گلزار است خود جنت پدیدار آمده (نشاط اصفهانی، ١٣٧٩: ص ٢١٥) تا شد این قصر مثمن جلوه گر از انفعال هشت جنت در پس دیوار محشر شد نهان (صائب ، ١٣٧٠: ج ٦، ص ٣٦٠١) ارم : کاخی که دیدم چون ارم خرمتر از روی صنم دیوار او بینم به خم ماننده پشت سمن (امیر معزی، ١٣٩٥: ص ٥٢٤) یا رب این باغ ارم یا شادیاخ خرم است یا رب استخر است این یا چشمه سار زمزم است (ابن یمین ، ١٣٤٤: ص ٤٣) روضه : حور اگر دیده بدین روضه کند روزی باز کند از شرم در روضه فردوس فراز (سلمان ساوجی، ١٣٧١: ص ٢٤١) بر برون روضه ها بهشت آسا در درون برجها سپهرآیین (جامی، ١٣٧٨: ج ٢، ص ٦٥) مدیحه سرایان طبق شیوة مرسوم خود، گاه برای اظهار اغراق آمیز خرمی عمارت ، مظاهر خرمی و سرسبزی را در برابر خرمی و طراوت عمارت ممدوح ناچیز انگاشته اند؛ به عبارت دیگر، همان گونه که در اغلب مثالهای آشکار است ، خرمی و طراوت «بهشت »، «فردوس »، «خلد»، «جنت »، «ارم » و «روضه » در برابر سرسبزی و خرمی سرای ممدوح تحقیر شده است .