خلاصة:
جامعه زردشتی ایران با فروپاشی دولت ساسانی و چیرگی اسلام، فراز و فرودهای بسیاری دید؛ البته نه آنگونه مطرود شد که گمان میرود و نه توانست اقتدار پیشین را حفظ کند. جامعۀ زردشتی بر آن شد تا با اثبات صاحب کتاب بودن و قرار گرفتن در کنار دیگر ملل اهل کتاب و پرداخت جزیه، ادامۀ حیات خویش را ممکن سازد.
وجه دیگر امکان حیات آنان، در قالب حضور فعال در امور دیوانی و حفظ این جایگاه تا سدۀ پنجم قمری بود. زردشتیان دبیران و دیوانیان دقیق و ماهری بودند. دولت امیران آل بویه که در پی احیای سنت های ایرانی بود، فرصت بیشتری به دیوانیان زردشتی داد. موضوع این گفتار به شیوۀ تحلیل تاریخی، بررسی یکی از شخصیتهای زردشتی به نام ابومنصور است که در زمان بهاءالدوله دیلمی (حک: 379-404ق) ضمن حفظ جایگاه علمی و دینی خود نزد همدینانش، مصدر خدمات مهم دیوانی بود. نام و یاد او با عنوان «استاد ابومنصور» که نشانگر جایگاه علمی اوست، در منابع نویافتۀ زردشتی و همچنین در متون تاریخی عربی آمده است. او با بهرهگیری از شهرت و جایگاه خویش توانست در تدوین و جمعآوری منابع دینی زردشتی نقشساز باشد و با نفوذ سیاسی و دیوانی توانست جایگاه زردشتیان را در ساختار قدرت آل بویه ارتقا دهد. آزادی نسبی مذهبی این دوره، رشد شخصیتهای زردشتی را فراهم ساخته بود.
Zoroastrian society of Iran saw many ups and downs with the collapse of the Sasanian government and the domination of Islam. It was, however, neither dismissed as it was thought, nor able to maintain its former authority. The Zoroastrian society sought to make a living by proving that it was the owner of the book and that it is beside the people of Ahle-kitab, and by paying the ransom or jizyah. Another reason for the Zoroastrians to live longer was their dominance over bureaucratic affairs and their preservation until the fifth century AH. They were meticulous and skilled office workers. The government of the Bouyeh, which sought to revive Iranian traditions, gave the Zoroastrian Diwanis an opportunity. The subject of this essay is an examination of one of the Zoroastrian personalities who served an important role in the time of Baha'u-daulah al-Dilami (c. 379-404 AH). His name is mentioned both in Zoroastrian sources and in Arabic historical texts.
ملخص الجهاز:
آن مرد سلطانی ؛ استاد ابومنصور 1 (نمونه ای از حضور زردشتیان در تشکیلات دیوانی و سپاهی آل بویه ) 2 حمیدرضا دالوند تاریخ دریافت : ١٣٩٩/٠٤/٢٩ تاریخ پذیرش : ١٣٩٩/٠٨/٢٩ چکیده جامعه زردشتی ایران با فروپاشی دولت ساسانی و چیرگـی اسـلام، فـراز و فرودهـای بسیاری دید؛ البته نه آنگونه مطرود شد که گمان می رود و نه توانست اقتدار پیشین را حفظ کند.
موضوع این گفتار بـه شـیوۀ تحلیـل تـاریخی ، بررسـی یکـی از شخصیت های زردشتی به نام ابومنصور است که در زمـان بهاءالدولـه دیلمـی (حـک: ٣٧٩-٤٠٤ق) ضمن حفظ جایگاه علمی و دینی خود نزد هم دینانش ، مـصدر خـدمات مهم دیوانی بود.
de مقدمه متن کوتاه روایت فرنبغ سروش ، نگاشته در واپسین سال های سدۀ چهـارم قمـری / یزدگـردی ، همچون همۀ روایات زردشتی متنی فقهی است که در آن موبدان موبد یا مرجع عالی دینی ، بـه پرسش های شرعی مؤمنان پاسخ می دهند.
راستی استاد ابومنصور کیست و چه نقش و جایگـاهی در کـار اصـلاح تقـویم یزدگـردی داشت ؟ بستر تاریخی متن روایت فرنبغ سروش واپسین سال های سدۀ چهارم قمری ، روزگار پیدایش متن مورد بررسی است .
این واقعه درست چهار سال پیش از اصلاح تقویم و شش سال قبل از نگارش متن روایت فرنبغ سروش بوده و به درستی نمی دانیم که او در همین زمان منصب مشرفی دیـوان را داشـته یا در جایگاه دیگری به امـور سـلطانی مـشغول بـوده اسـت ؟ حـضور تـاریخی او و توصـیف «سلطانی » از وی نشان می دهد که همچنان از بلندپایگان دستگاه دیوانی بهاءالدوله بوده است .