خلاصة:
امروزه دانش به عنوان منبع حیاتی، غیر قابل تقلید و منحصربه فرد، اهمیت مدیریت دانش در سازمانها را بسیار بالا برده است. بدین منظور، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گرایشهای کارآفرینانۀ مدیران بر فرایند مدیریت دانش در کسب و کارهای کوچک و متوسط پرداخته است. روش پژوهش همبستگی- معادلات ساختاری بوده؛ جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران واحدهای تولیدی/ صنعتی شهرک صنعتی طوس مشهد می باشد که از 291 به عنوان نمونه استفاده شد؛ ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود و برای تحلیل فرضیه های پژوهش از نرمافزارهای SPSSوAMOS استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که هر دو مدل پژوهش دارای برازش معنی داری هستند؛ همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که بین گرایشهای کارآفرینانه با مدیریت دانش، مؤلفه های نوآوری با کسب، خلق و کاربرد دانش، خطرپذیری با کسب و خلق دانش و پیشگام بودن با کسب، خلق و کاربرد دانش، رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
.Today, as a source of vital knowledge, inimitable and unique importance to knowledge management in organizations is very high. Therefore, this study examines the impact of entrepreneurial tendencies managers of small and medium business management process knowledge is discussed. The study was correlational structural equation; population included all managers of manufacturing / industrial Tous Industrial Estate of Mashhad that of 291 was used as a sample, data collection tool was questionnaire and to analyze the hypothesis of soft SPSS and AMOS software was used. Confirmatory factor analysis showed that both models are fitted are significant research, the analysis also shows that the entrepreneurial tendencies and knowledge management and innovation initiatives, with the creation and application of knowledge; and risk-taking business knowledge and leadership with the creation and application of knowledge has a direct and significant relationship exists.the analysis also shows that the entrepreneurial tendencies and knowledge management and innovation initiatives, with the creation and application of knowledge; and risk-taking business knowledge and leadership with the creation and application of knowledge has a direct and significant relationship exists.
ملخص الجهاز:
نتايج تحليل عاملي تأييدي نشان داد که هر دو مدل پژوهش داراي برازش معني داري هستند؛ همچنين نتايج تحليل مسير نشان مي دهد که بين گرايش هاي کارآفرينانه با مديريت دانش ، مؤلفه هاي نوآوري با کسب ، خلق و کاربرد دانش ، خطرپذيري با کسب و خلق دانش و پيشگامبودن با کسب ، خلق و کاربرد دانش ، رابطه مستقيم و معني داري وجود دارد.
نتايج حاکي از آن است که گرايش هاي کارآفرينانه (خطرپذيري ، نوآوري و پيشـگام بـودن ) تـأثير مثبت و معني داري بر اقدامات مديريت دانش (خلق دانـش و کسـب دانـش ) مـي گـذارد (گوپتـا و موسل ، ٢٠٠٧).
يافته هاي پژوهش آنهـا نشـان داد کـه بـين گرايش هاي کارآفرينانه ، توانايي سازمان براي مديريت دانش و فرايند نوآوري رابطه مثبـت وجـود دارد.
با مرور ادبيات پژوهش مهم ترين مؤلفـه هـاي گـرايش هـاي کارآفرينانـه (نـوآوربـودن ، خطـرپـذيربـودن و پيشگام بودن ) و فرايندهاي مـديريت دانـش (کسـب دانـش ، خلـق دانـش ، ذخيـرة دانـش و کـاربرد دانش )، مورد شناسايي قرار گرفتند که بر مبناي آنها مدل مفهومي و فرضيه هاي پژوهش به صورت زير است : فرضيۀ اصلي پـژوهش : بـين گـرايش هـاي کارآفرينانـه و مـديريت دانـش ارتبـاط مثبـت و معني داري وجود دارد.
The effects of entrepreneurial orientation and knowledge management capability on organizational effectiveness in Taiwan: the moderating role of social capital.
How Entrepreneurial Orientation Moderates the Effects of Knowledge Management on Innovation.