خلاصة:
داوری به دلیل مزیتهایی که نسبت به رسیدگیهای قضایی دارد، یکی از سازوکارهای مهم حل اختلاف در دعاوی تجاری بینالمللی قلمداد میشود و یکی از مهمترین این مزیتها که اساس و جوهر داوری را تشکیل میدهد، اصل حاکمیت اراده است؛ بدیهی است که اصل حاکمیت اراده در مواردی که با نظم عمومی و قواعد آمره برخورد کند، توان اجرایی نداشته و باید قواعد آمره مقدم داشته شود. مفهوم نظم عمومی و قواعد آمره در داوری تجاری بینالمللی با چنین مفهومی در رسیدگی قضایی در حقوق داخلی و حتی با داوری داخلی متفاوت است. دایره نظم عمومی و قواعد آمره در رابطه با داوری داخلی، تنگتر میشود و آزادی عملکرد بیشتری برای نهاد داوری در نظر گرفته میشود. با این حال، بررسی میزان این تأثیرگذاری و شناسایی قواعد آمره و اینکه تفاوتهای بین قواعد امری در داوری داخلی و داوری بینالمللی چیست؟ امری مهم قلمداد میشود. در این مقاله به بررسی میزان و قلمرو تأثیرگذاری قواعد آمره بر داوریهای تجاری بینالمللی خواهیم پرداخت. هدف این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی نگارش شده، نخست، تعیین حوزههایی است که قواعد امری با اصول داوری در تعارض هستند. هدف بعدی نیز بررسی روشهایی است که در نظام حقوقی ایران، آلمان، انگلیس و ایالات متحده امریکا برای حل این تعارض به کار گرفته میشوند. مقاله به این نتیجه رسیده که قلمرو قواعد آمره در داوری داخلی بسیار گستردهتر از چنین قلمرویی در داوری بینالمللی است.
Preemptory Norms and International Commercial Arbitrations; A Comparative Study in Iran, Germany, the UK, and the US Legal Systems Hamidreza Rostami Abstract Arbitration is regarded as one the most preferable ways of the pacific settlement of disputes in international commercial claims due to the advantages it has over judicial resorts. One of the most important feature of arbitration, inter alia, is the authority of the will principle. However, it must be noted that this principle would be balanced in cases of contradiction to the ordre public and Jus cogens. In these cases, it is the preemptory norm which would prevail. To the extent these norms affect the principle and the recognition of these norms are of a high importance in the arbitral processes. This essay will focus on the scope and extent preemptory norms have effects on international commercial arbitrations.
ملخص الجهاز:
قواعد آمره و داوریهای تجاری بین المللی ؛ مطالعه تطبیقی در حقوق ایران ، آلمان ، انگلیس و ایالات متحده امریکا حمیدرضا رستمی نجادعلی الماسی چکیده داوری به دلیل مزیت هایی که نسبت به رسیدگیهای قضایی دارد، یکی از سازوکارهای مهم حل اختلاف در دعاوی تجاری بین المللی قلمداد میشود و یکی از مهم ترین این مزیت ها که اساس و جوهر داوری را تشکیل میدهد، اصل حاکمیت اراده است ؛ بدیهی است که اصل حاکمیت اراده در مواردی که با نظم عمومی و قواعد آمره برخورد کند، توان اجرایی نداشته و باید قواعد آمره مقدم داشته شود.
دیوان عالی سویس معتقد است که صرف انتخاب قانون حاکم ضرورتاً به معنای اعمال قواعد آمره آن نظام حقوقی نخواهد بود بلکه داوران باید در جریان تفسیر و تحلیل محتوای اراده طرفین اختلاف به این نتیجه برسند که آیا قواعد آمره را هم اعمال کنند یا خیر، زیرا دخالت چنین قواعد آمره ای میتواند تکالیف طرفین قرارداد را تعدیل کند و حتی در برخی موارد منجر به الغای قرارداد شود.
رویکردهای سنتی حل تعارض در اختلاف های داوریهای تجاری بین المللی در رویکرد سنتی، صلاحیت داور از نظام حقوقی محل داوری اخذ میشود و قواعد حل تعارض همین نظام هم راهگشای تعیین قانون حاکم خواهد بود، مگر آنکه خود همین نظام ، امکان و اختیار انتخاب قانون دیگری را برای طرفین قرارداد داوری مقرر داشته باشد داور میتواند به مفاد اراده طرفین در انتخاب قانون حاکم را عمل کند (١٩٩٥:٢٤٩ ,Paulsson).
در بند (٢) ماده ٢٧ قانون داوری بین المللی ایران آمده است : «در صورت عدم تعیین قانون حاکم از جانب طرفین ، داور بر اساس قانونی به ماهیت اختلاف رسیدگی خواهد کرد که به موجب قواعد حل تعارض مناسب تشخیص دهد».