خلاصة:
چنگرنگهاچه نامه سرود های است در 642 بیت. سرایندة این اثر زرتشت بهرام پژدو است.
موضوع مثنوی نیز مناظره و گف توگویی میان چنگرنگهاچه، دانای هندی و زرتشت پیامبر
است که در پایان دانای هندی به زرتشت پیامبر ایمان می آورد و دین وی را می پذیرد.
پژوهشگران در این پژوهش برآنند تا بازتاب عرفان اسامی و صوفی-گری را در این
مثنوی نشان دهند. مرید راهک پیر شدن با دیدن کرامت از وی، توبه دادن از سوی پیر
و کاربرد برخی واژ ه ها نشان از آن دارد که این سروده که سرایندة آن نیز زرتشتی بوده،
خواه مستقیم یا نامستقیم تاثیری هر چند اندک از جریان های عرفانی و صوفی گری دوران
خودش داشته است.
ملخص الجهاز:
همچنين دکتر رحيم رضازادة ملک در يادداشت هايي که بر کتاب «دبستان مذاهب » نوشته اند داستان چنگرنگهاچــه را آورده انــد تا آن را ( چنگرنگهاچه که در روايت هاي زرتشــتي آمده و ســرودة زرتشت بهرام پژدو اســت ) با روايتي که در دبستان مذاهب آمده است بسنجند.
١-١- شيوه و پرسش پژوهش : نشانه هايي در ساختار و زبان اثر و همانندي اين داستان با کرامات ديگر پيران صوفيه چون 216 ابوسعيد ابي -الخير نگارندگان را بر آن داشت تا اين پرسش را تا اندازه اي پاسخ دهند که آيا مي توان نشــانه هايي از عرفان اسلامي و صوفي گري را در اين مثنوي دريافت ؟ ارزش اين پژوهش آنجا آشکار مي شود که سرايندة اين مثنوي نه مسلمان بلکه زرتشتي باورمند به دين خود بوده اســت و در سدة هفتم هجري از راستين بودن دين خود در قالب يک مثنوي دفاع مي کند.
» (معين ، ١٣٩٥: ٢٢٣) دکتر رضازادة ملک نيز دربارة روايت هاي چنگرنگهاچه چنين مي گويند: «اين منظومۀ ظاهراً مســتقل که در هيچ کجاي آن به اشارتي به سرايندة آن نيست ، چنان به نظر مي رسد از ديرباز که پارسيان هند به گردآوري روايات مزديسنان پرداخته اند يا در مجموعه اي از روايات که زرتشتيان ايران پرداخته و براي همکيشان خود به هند فرستاده اند، اين منظومۀ سست را هم در کنار منظومه هاي «مولود زرتشت » (از کاووس پســر کيخسرو) و ارداويراف نامه (از زراتشت بهرام پســر پژدو) و...