خلاصة:
این مقاله، بهمنظور تحلیل تمایل نخبگان جوان نسبت به انتظام اجتماعی و رعایت نظم، مبتنی بر رعایت قانون طلایی تنظیم شده است. رویکرد اصلی در این مقاله، نظریه تلفیقی و چندبُعدی نظم اجتماعی است؛ زیرا در آن، به ارتباط وثیقِ نکات محوری نظریههای تربیتی و اخلاقی پرداخته و از تقلیلگرایی مرسوم اجتناب شده است. مطالعهی مزبور از نوع شبهطولی در سه سال 1391، 1395 و 1398 است؛ و روش انجام تحقیق، بنا به امکانات و ماهیت تحقیق، روش میدانیِ تلفیقی میباشد. نمونهی تحقیق، بنا به امکان دسترسی، شامل جوانان نخبهی محصل در سمپاد استان تهران است. نتایج نشان میدهد که تمایل نخبگان جوان نسبت به رعایت اخلاق و ملاحظات اجتماعی در سه سال گذشته بهطور معنادار افزایش یافته است. نتایجِ تحلیل رگرسیونی چندگامه با شش مدل متفاوت حاکی از آن است که فضای عامگرا، همچون هویت ملی و تعهد عامگرا در تقویت تمایل نخبگان جوان نسبت به رعایت ملاحظات اجتماعی بسیار مهم میباشند. مدلها، برجستگیِ نقش مدرسه را در این امر نشان میدهند و حاکی از آنند که فارغ از تدوین برنامههای تربیتی برای تقویت عامگرایی، پرورش اخلاقی نخبگان میسر است. نتایج کمی و کیفی تحقیق تأکید بر آن دارند که تمایل اخلاقی نخبگان جوان، فارغ از تأثیر شرایط تربیتی که در مدلها منعکس شده است؛ بسیار بحرانی است؛ و محتاج توجه ویژه از جانب متولیان امر است.
This article is intended to analyze the attitude of young elites towards social order and order, based on the observance of the golden rule. The main approach in this article is the integrated and multidimensional theory of social order; Because it deals with the in-depth communication of the central points of educational and moral theories and avoids conventional reductionism. The study is quasi-longitudinal in three years; And the method of conducting research, according to the facilities and nature of the research, is the integrated field method. The research sample, according to accessibility, includes elite elite youth in SAMPAD. These results show that the tendency of young elites to observe ethics and social considerations has increased significantly over the past three years. The results of multivariate regression analysis with six different models suggest that populist space, as well as national identity and populist commitment, are very important in strengthening the desire of young elites to observe social considerations. Models point to the role of the school in this, and argue that, regardless of the development of educational programs to strengthen populism, the moral upbringing of the elite is possible. Quantitative and qualitative research results emphasize that the moral inclination of young elites, regardless of the impact of educational conditions reflected in the models; It's very critical; And it needs special attention from those in charge.
ملخص الجهاز:
در حقیقت ، تأکید بر آن است که بدون تأثیر عوامل تربیتی که در مدل به آنها اشاره شده است ؛ نظارت اخلاقی قابل توجهی بر جوانان نخبه وجود ندارد و آنان فیالنفسه نسبت به اخلاق و رعایت ملاحظات اجتماعی بسیار ناتوان هستند.
این مدل با شش متغیر، توان تبیین ٧٢ درصد از تمایل نخبگان جوان نسبت به رعایت اخلاق و ملاحظات اجتماعی را دارا است .
همچنین ، مدل ٢، تأکید بر این واقعیت است که عدم تقلب در میان نخبگان جوان، تقویت تمایل آنان نسبت به رعایت اخلاق اجتماعی را به دنبال دارد.
مدلهای مزبور نیز از حذف دیگر متغیرهای عامگرا ایجاد شدهاند و نشان میدهند که بدون لحاظ نمودن این شرایط ، چگونه میتوان نخبگان جوان را نسبت به رعایت اخلاق و ملاحظات اجتماعی سوق داد.
این مدل از ترکیب متغیرهای مختلفی ایجاد شده است که در مدلهای قبل نقش تقویت کننده در تمایل جوانان نسبت به رعایت اخلاق اجتماعی داشتند.
در این مدل نیز مشاهده میشود که در کنار دیگر متغیرها، وجود خواهر برای نخبگان جوان، تمایل آنان در رعایت اخلاق اجتماعی را تقویت مینماید.
مدل ٦ نشان میدهد که نظم مدرسه در کنار رفتار اخلاقی معلم فارسی نقش تقویت کننده در تمایل نخبگان جوان نسبت به رعایت ملاحظات اجتماعی ایفا میکند.
"The Talk of Negotiators: Shaping the Fairness of the Process and Outcome", in Törnblom, Kjell and Riël Vermunt (Edt), Distributive and Procedural Justice, Published by Ashgate, 159-182.
"Subjective Impartiality: Justice Judgments between Morality and Self-Interest", in Törnblom, Kjell and Riël Vermunt (Edt), Distributive and Procedural Justice, Published by Ashgate, 207-224.