خلاصة:
مولانا نزد اکثریت غربیها یکی از بزرگترین معلمان معنوی جهان است و از همین جهت است که اشعار او را ترجمه میکنند و دربارة افکار و آثارش، کتابها و مقالات پژوهشی مینویسند و بدین وسیله راه را برای تحقیقات و مطالعات هرچه بیشتر در این خصوص هموار میکنند.این نوشتار با بررسی شرح مثنوی نیکلسون در تلاش است تا مهمترین آسیبهای موجود، در دو بخش مقدمه و شرح، طبقهبندی و بیان شود و به توصیف و نقد فرایند روششناسی او پرداخته شود. این تحقیق نشان میدهد که شرح مثنوی نیکلسون در کنار محاسنی مانند: مراجعه به منابع گسترده و مستند سازی مطالب، کاستیهایی نیز دارد. مهمترین ضعفهای موجود در مقدمه اثر عبارتند از: ، بیتوجهی به ویژگی سبکیاثر، کم توجهی به تبیین جایگاهاثر، عدم معرفی منابعتکمیلی. مهمترین کاستیهای موجود در شرح، عبارتنداز: پیچیده کردن مفاهیم ساده، در بعضی موارد افراط و تفریط در توضیح ابیات، عدم ارجاع به شمارة آیات قرآنی .
Rumi is one of the greatest spiritual teachers of the world in the majority of the West and That's why translate his poems and write books and research papers about his thoughts and works and in this method pave the way for further studies in this regard This article examines Nickelson's description of Masnavi to classify and express the most important harms available in the two sections of introduction and description, and to describe and critique his methodological process. This study shows
that the Nicholson's description of Masnavi in addition to have some benefits such as: trying to translate accurately English phrases, and document them, has some shortcomings. The main weaknesses in the introduction of the work are include: disregarding the stylistic features, inattention to explaining of the worke position, Failure to introduce additional. The most important shortcomings in the description can be categorized into four main axes: sophisticating of the Simple concepts, in some cases, extremes in explaining the verses, the lack of reference to the number of Quranic .
ملخص الجهاز:
(شجري: ٤٠،١٣٨٦) نيکلسون نيز به دنبال علاقه وافر به فرهنگ و ادب ايراني و نيز با توجه به مطالعات گسترده اي که در اين زمينه داشت به شرح و ترجمه مثنوي به زبان انگليسي ميپردازد که بعدها توسط حسن لاهوتي در سال ١٣٧٤ به فارسي ترجمه ميشود که بيشک از جمله شروحي است که مورد توجه و پسند مخاطبان است .
وي با مراجعه به متوني که از ارزش بالايي برخوردارند به طور مستند به شرح مثنوي پرداخته است و در جاي جاي شرح خود جز در مواردي که از متون عربي يا آيه و حديث استفاده کرده ، به اين منابع ارجاع داده است بدين ترتيب شرح وي علاوه براينکه اثري مستند تلقي ميشود ميتواند به عنوان کتاب شناسي آثار عرفاني مورد استفاده قرارگيرد.
ايجاز در بيان مطالب بيان کوتاه و فشرده مطالب همراه با ارجاع به منابع براي مطالعه بيشتر کساني که بخواهند بيشتر بدانند از جمله روش هايي است که نيکلسون در شرح خود به کار ميگيرد اما گاهي در اين امر دچار افراط و تفريط ميگردد که در بخش آسيب شناسي به توضيح آن پرداخته ميشود.