خلاصة:
مسکن مهر یکی از راه حل های کمبود مسکن برای تامین مسکن افراد کم درآمد جامعه می باشد. اما به لحاظ معماری از همه ابعاد فضایی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و رضایتمندی ساکنین دچار مشکلات بی شماری است. هدف پژوهش حاضر بررسی مسکن مهر از بعد عوامل کالبدی و اجتماعی می باشد. نتایج مطالعات نشان داد که آسایش و امنیت بیشترین تاثیر را در معماری مسکن مهر شهر جدید سهند دارد. بین مؤلفههای کالبدی از قبیل از قبیل فرم فضا، اندازه فضا، آسایش بصری و محیطی، سازمان فضایی و مکانیابی و احساس امنیت رابطه معناداری قائل شده اند که متأسفانه در طراحی مسکن مهر به این موضوع توجه نشده است. زیبایی منظر به عنوان معیار تاثیرگذار بر کیفیت اجتماعی زندگی ساکنین تا به امروز نتیجـهای جز تولید فضاهای بیهویـت، بیشکل، فاقد قلمرو، بیروح، یکنواخت و فاقد سازمان مشخص فضایی، دربر نداشته است. همچنین عوامل استحکام بنا در مسکن مهر یکی از چالش هایی بوده است که در تحقیقات مختلف با بحث های اجتماعی پیوند خورده است چنانکه با توجه به عدم اعتماد ساکنین مسکن مهر نسبت به این مجتمعها و با توجه به زلزلههای اخیر و نقشی که این مجتمعها در تلفات جانی و مالی شهروندان در پی داشته است ، شهروندان مسکن مهر نیز اعتماد عمومی خود را نسبت به این مجتمعها سلب نمودند.
Mehr housing is one of the solutions to the housing shortage to provide housing for low-income people in the community. But in terms of architecture, from all spatial, physical, economic, social and residents' satisfaction, it suffers from numerous problems. The aim of this study is to investigate Mehr housing in terms of physical and social factors. The results of studies showed that comfort and security have the greatest impact on the housing architecture of the new city of Sahand. There is a significant relationship between physical components such as space form, space size, visual and environmental comfort, spatial organization and location and sense of security, which unfortunately has not been considered in the design of Mehr housing. The beauty of the landscape as a criterion affecting the social quality of life of residents to date has resulted in nothing but the production of unconscious spaces, shapeless, without territory, inanimate, monotonous and without a specific spatial organization. Also, the factors of building strength in Mehr housing has been one of the challenges that has been linked to social debates in various studies, such as due to the lack of trust of Mehr housing residents in these complexes and due to recent earthquakes and the role of these complexes in casualties. The lives and finances of the citizens have been lost, and the citizens of Mehr Housing have also lost their public trust in these complexes.
ملخص الجهاز:
امري که ازلايه هاي نگرشي متفاوت ؛فضايي خصوصي اعضاي يک خانواده (٢٠٢٠ ,Kim et al)؛هزينه اجتماعي وراهي براي دستيابي به رشداقتصادي (٢٠١٩ ,Shim &Kuttner )؛صنعتي،بابازده توليديکمتريدرمقايسه باصنايع توليديو زيرساختي (٢٠١٩ ,Maalsen)موردتوجه برنامه ريزان قرارگرفته است .
باتوجه به اهميت دسترسيبه مسکن به عنوان يک نيازاساسي،دولت هادرسراسرجهان (باسطوح مختلف کارآمدي)به دنبال تأمين اين نيازاساسيبرايشهروندان هستند،راه حل بهينه درنظر گرفته شده برايتأمين مسکن براياقشارکم درآمدمسکن اجتماعي(يامسکن عمومي)و باهدف تأمين مسکن ارزان قيمت است .
منويل وگريتبرک(٢٠٢٠)،درمقاله خودباعنوان (مديريت عملکرددرسازمان هاي ترکيبي:مطالعه درمسکن اجتماعي)بيان ميداردعدم توانايي بخش هاييازجامعه درتأمين نيازهايسکونتيخودباعث شده است که دولت هابه فکر تأمين مسکن براياين قشربيافتند،مکانسيم هاورويکردهاياجتماعي-اقتصاديساخت و واگذاريچنين مسکنيدرسطح جهان دارايتفاوت هايياست امادرمجموع حول ميزان درآمدسامان يافته است (٢٠٢٠ ,Greatbanks &Manville )باعنايت به مروريبرنتايج ادبيات ميتوان اظهارنموددرسابقه پژوهش هاي انجام گرفته درحـوزه مسکن مهرنمايان است ،تاکنون اقدام درخورتوجهيدرخصوص شاخص سازياين موضوع صورت نگرفته است وغيرازمقاله راموس وهمکاران (٢٠١٨)که باانتقادات قابل تاملي درحوزه نگرش هاوشاخص هامواجه شده است ،مابقيپژوهش هادرحدتبيـين ساختارنظريو تشريح حوزه هاباقيمانده اند.
مسکن انبوه يکيازراه حل هاي اصلياست که توسط صنعت ساخت وساز برايتأمين تقاضايمسکن که به سرعت درحال رشداست اجراشده است ( ,Karji et al ٥ :٢٠١٩).
مسکن مهر،حلقه اي اززنجيره اقداماتيدرنظرگرفته شده که درسال هاي گذشته ،برايپاسخ گوييبه نيازمسکن اقشارميانه حال ومتمايل به پائين جامعه ايراني شکل گرفته است .
اين يافته هابرمطالعات ناصري (١٣٩٨)،حسن پوروميرجاني (١٣٩٨)،وبا پژوهش هاي خارجي( b, Friesinger, et٢٠١٨ ,Duvier et al ,٢٠١٧ ,Boomsma et al ,٢٠١٨ ,Ramos et al ,٢٠١٩ ,al)منطبق است که منظررارهيافتيبرايبرون رفت ازوضع موجودتلقيميکنند.
همچنين عوامل استحکام بنادرمسکن مهريکيازچالش هاييبوده است که درتحقيقات مختلف بابحث هاي اجتماعيپيوندخورده است چنان که چراغپور (١٣٩٧)،درپژوهش خودنتيجه ميگيردکه شهروندان هيچ گونه رضايتينسبت به مسکن مهرندارندودرنتيجه اعتمادينسبت به اين مجتمع هاندارند.