خلاصة:
عباسیان و اسماعیلیه با تکیه بر پیشینه خانوادگی و هاشمیبودن، اهداف سازمانی و نیز زمینههای مساعدی که برایشان به وجود آمد، در اوضاع و احوال تاریخی متفاوت موفق به تشکیل سازمان سرّی دعوت شدند. آنها بهتدریج در نواحی مختلف سرزمینهای اسلامی فعالیت کردند و برای گسترش سازمان دعوت خود از داعیان (مبلّغان) بهره بردند. با بررسی مقایسهای این دو سازمان دعوت، قضاوت تاریخی بهتر درباره عملکرد آنان امکانپذیر میشود. پرسش اصلی این مقاله آن است که: دو سازمان دعوت چه وجوه اشتراک و تمایزی در چگونگی شکلگیری و پیدایش سازمانی خود داشتهاند؟ عباسیان برای شکلدادن سازمان دعوت، مدعی انتقال تشکیلات دعوت ابوهاشم به خود بوده و اسماعیلیه نیز مدعی امامت منصوص اسماعیل و فرزندش محمد بن اسماعیل، به عنوان امام پس از امام صادق (ع) بودند. کوشش برای رسیدن به اهداف، فشار و اختناق دولتهای زمان، فعالیت گروههای رقیب، وجود زمینههای مساعد، لزوم ارتباط با پیروان و جمعآوری منابع مالی از عوامل پیدایش دو سازمان دعوت بوده است.
The Abbasids and Ismailis, relying on their family background and being Hashemites, organizational goals, as well as the favorable conditions that arose for them, succeeded in forming a secret organization in different historical circumstances. They gradually operated in different parts of the Islamic lands and used preachers (missionaries) to expand their invitation organization. By comparing these two invitation organizations, a better historical judgment of their performance is possible. The main question of this article is: What are the commonalities and differences between the two invitation organizations in their formation and emergence? In order to form the invitation organization, the Abbasids claimed the transfer of Abu Hashem's invitation organization to themselves, and the Ismailis also claimed the appointed Imamate of Ismail and his son Mohammad ibn Ismail as the Imams after Imam Sadegh (AS). Efforts to achieve the goals, pressure and oppression of the governments of the time, the activities of rival groups, the existence of favorable grounds, the need to communicate with followers and the collection of financial resources are the factors that gave rise to the two organizations.
ملخص الجهاز:
پرسش اصـلي ايـن مقاله آن است که : دو سازمان دعوت چه وجوه اشـتراک و تمـايزي در چگـونگي شکل گيري و پيدايش سازماني خود داشته اند؟ عباسيان براي شکل دادن سـازمان دعوت ، مدعي انتقال تشکيلات دعوت ابوهاشم بـه خـود بـوده و اسـماعيليه نيـز مدعي امامت منصوص اسماعيل و فرزندش محمد بن اسماعيل ، به عنـوان امـام پس از امام صادق (ع ) بودند.
کوشش براي رسيدن بـه اهـداف ، فشـار و اختنـاق دولت هاي زمان ، فعاليت گروه هاي رقيب ، وجود زمينه هاي مساعد، لزوم ارتباط بـا پيروان و جمع آوري منابع مالي از عوامل پيدايش دو سازمان دعوت بوده است .
پرسش اصلي اين مقالـه آن اسـت کـه : دو سـازمان دعـوت چـه وجـوه اشـتراک و افتراقـي در چگونگي شکل گيري و پيدايش سازماني خود داشته اند؟ البته ذيل پرسش اصلي برخي پرسـش هاي فرعي نيز وجود دارد؛ از جمله اينکه : عوامل مـؤثر بـر شـکل گيري و پيـدايش سـازمان هاي دعـوت عباسيان و اسماعيليه چه بوده است ؟ و دو سازمان دعوت با شکل گيري و پيـدايش چـه تـأثيراتي بـر فضاي موقعيتي جامعه زمان خود داشتند؟ براي پاسخ گويي به اين پرسـش ها، در بيـان فرضـيه ايـن پژوهش تاريخي بايد گفت وجوه اشتراک و امتيازي ميان سازمان هاي دعوت عباسـيان و اسـماعيليه در شکل گيري و چگونگي پيدايش وجود داشته است .
شايد به همين دليل است که محمدحسين جعفري معتقد اسـت علـي بـن عبداللـه بـا هدف کسب فرصت در راستاي انتقال امامت از ابوهاشم به عباسيان پسرش محمد را راهنمايي کرد تا اعتماد و نظر وي را به دست آورد (جعفري، ۱۳۷۸: ۳۱۶)، ولي از سويي اگر آغاز رياست بر سازمان دعوت يا اعزام داعيان به خراسان ملاک عمل باشد، محمد بن علي مؤسس سازمان شمرده ميشود (ملبوبي و جباري، ۱۳۸۹: ۷۹).