خلاصة:
فراماسونری سازمانی مرموز است که ماهیت آن پنهانکاری و رازگونگی است. سازمانهای فراماسونری که
در ابتدا در کشورهای اروپایی شکل گرفتند سالها بعد در کشورهای جهان سوم به مدخلی برای نفوذ و
گسترش حوزه استعمار کشورهای غربی بدل شدند. ماهیت پنهان این تشکیلات موجب شد فعالیتهای
جاسوسی و سیاسی آنها در لوای غیرسیاسی بودن آن صورت پذیرد. در ایران نیز حیطه نفوذ استعماری
کشورهایی چون انگلیس به یمن وجود چنین تشکیلاتی و حضور ماسونها میسر گردید؛ آنچه در برشی از
تاریخ ایران» یعنی مقطع تاریخی سلطنت پهلوی اول؛ به خوبی نمایان و قابل بررسی است. ناپلئون که از به
زانو در آوردن انگلیس ناامید شده بودء تهدید مستعمرات او در هندوستان از طریق ایران را آغاز کرد. همین
امر مقدمه ورود ناگهانی دربار قاجار که آمادگی برخورد با ترفندهای سیاسی رور را نداشت. در صدد برآمد
تا ناکامی های نظامی خود را در جنگ با روسیه از طریق استمداد از دیگر کشورهای آروپایی جبران نماید.
اما عدم کارایی ساختار سنتی ارتش ایران» شاهزاده قاجارء عباس میرزا را به موضوع مهمی رهنمون کرد و
آن استفاده از فن آوری و شیوه های جدید نظامی غرب بود که همین موضوع منجر به آشنایی ایرانیان با
فرهنگ و تمدن غرب و یافتن راه های انتقال آن به ایران بازمانده از قافله تمدن بود که سرانجام عده ای را
با تصور اینکه فراماسونری میتواند دریچه ای برای انتقال این تمدن باشد به سوی خود جذب کرد. سوال
اصلی ما در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد این است
فراماسونری در عرصه بین الملل عصر قاجار و پهلوی اول چه نقشی از منظر حقوقی و سیاسی داشته است؟
ملخص الجهاز:
هرچند، ادعاي شخص ملکم و داده هاي تاريخي به ويژه نامه وزرات خارجه ايران به سفير خود در استانبول ، يعني ميرزا حسين خان مشيرالدوله ، مبني بر عدم تکدر خاطر همايوني از ملکم ، نشان دهنده آن است که گويا اين بخش از اقدام اصلاح غير رسمي، يعني تشکيل فراموش خانه ، با اطلاع شخص شاه و موافقت يا دست کم عدم مخالفت وي روبه رو بوده است .
تاکنون اکثر مورخين و کساني که خود را مطلع در امور ماسوني مي دانستند، ميرزا صالح را اولين ايراني عضو سازمان ماسوني جهاني مي پنداشتند، ملک الشعراي بهار با استناد سفرنامه ميرزا صالح که نسخه اصلي آن را خود در اختيار داشت ، معتقد بود که ميرزا صالح اولين و قديمي ترين ايراني است که وارد سازمان ماسوني شده در حالي که کتب و اسناد تاريخي فراماسونري خلاف اين نظريه را ثابت کرده و ميرزا عسکر خان ارومي افشار را، چنانکه شرح آن آمده نخستين ماسون ايراني وابسته انگليس ميداند.
خان نائيني است که در ايام طفوليت پياده از نائين به تهران آمده چون او کمي سواد خواندن و نوشتن داشت به شغل کاغذ نويسي جلوي مسجد شاه پرداخت و بعد از يک سال وارد سلک نوکران آصف الدوله گرديد (رائين ، ١٣٥٧، ٤٤٦) ميرزا حسنخان پنجمين مشيرالدوله اي که در تاريخ ايران وجود دارد نيز عضو سازمان فراماسونري ايران و فرانسه بود.