خلاصة:
بیان مسئله: چنین بهنظر میرسد که ارزیابی و ارزشیابی دستبافتهها بهویژه قالی از گذشتههای دور و با توجه به آموزههای سنتی و سینهبهسینه، عمدتاً بر پایه ویژگیهای بافت و کیفیت آن متداول و جاری بوده است. ویژگیهای ظاهری و زیبایی، همچنین ویژگیهای فنی متنوعی که در دستبافتهها وجود دارد، آنها را به اثری تبدیل کرده است که نیازمند معیارها و ساختارهایی متناسبتر از سنتها و گذشتههای متداول در ارزیابی مینماید. چنین بهنظر میرسد که بسیاری از کارشناسان ارزیابی سنتگرا بیشتر بر معیارهایی همچون تراکم بافت و مواد اولیه تأکید بیشتری دارند و این پژوهش در پی یافتن پاسخ این سؤال است که شاخصها و معیارهای پراهمیت کیفی و کمی ارزیابی دستبافتهها چیست؟هدف: تبیین ارزشهای معیارهای کیفی و کمی دستبافتهها و ارائه ساختاری متناسب جهت اولویتدهی به ارزشهای کیفی (تجسمی) و اولویتهای کمی که در ارزیابیهای اقتصادی و بازرگانی نیز ملاک سنجش قرار خواهند گرفت هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش کیفی است که با تکیه بر تحلیلها و استدلالهای علمی و کاربردی، ساختاری جدیدتر و متناسبتر جهت آموزش ارزیابی دستبافتهها معرفی مینماید و با تکیه بر مطالعات کتابخانهای، مصاحبه و تحلیل اطلاعات نوشته شده است.یافتهها: این پژوهش نشان داد که شاخصهها و معیارهای کیفی چون رنگ و طرح و نقش در ارزیابی دستبافتهها در اولویت هستند؛ همچنین شاخصهها و معیارهای کمی مانند بافت و اندازه برخلاف روشها و شیوههای ارزیابیهای سنتگرایانه دستبافتهها از اهمیت کمتری برخوردار هستند.
ملخص الجهاز:
قالی به عنوان یکی از پرمخاطب ترین دست بافته های هنری از دیرباز، گردش اقتصادی قابل توجهی در هنرهای سنتی ایران به خود اختصاص داده ؛ اما از معیارهای مناسبی برای ارزیابی ویژگیهای دیداری برخوردار نبوده است و عملاً به معیارهای کمی در پردازش و ظرایف بافت ، ریزنقشی و اندازه قالی توجه و تکیه مینماید.
از پرکاربردترین تعاریف ارائه شده در مورد طبقه بندی طرح و نقش ، طبقه بندی نوزده گانه شرکت سهامی فرش ایران است که با توجه به دارا نبودن ساختار مناسب در تعاریف ، قابلیت کاربردی خود را از دست داده است و طبقه بندی نادرست و مخدوش به نظر میرسد؛ افزون بر این ، تفاوت هایی که در تعریف طرح و نقش وجود دارد، این اشکالات را به درستی نشان میدهد که برای ارزیابی طرح و نقش ، نخست ، باید ساختار کلی نقوش یا شکل کلی و معماری نقوش آن ساختار را با عنوان طرح معرفی نمود و چنانچه نقوش طرح دارای موضوعی باشند آن را در ادامه افزود.
ارزیابی و ارزشیابی متداول و نسبتاً فراگیر در محیط های کارشناسی تجارت و بازار، عمدتاً متکی بر شاخصه های کمیت گرایی از قبیل بافت و اندازه صورت میگیرد و هم چنین به نظرمیرسد تراکم گره ها، بافت خوب و ابعاد بزرگ قالی در شاخصه های ارزیابی، در اولویت و تأثیرگذارتر هستند؛ در حالی که در فرهنگ و هنر قالیبافی ایران ، با وجود تنوع پرشمار رنگ مناطق مختلف ، طرح ها و نقوش متنوع که از شاخصه های برجسته دست بافته های ایران هستند، به نظر میرسد کمتر مورد توجه و اولویت بندی در شاخصه های ارزیابی قرار گرفته اند و همچنین از جایگاه های تأثیرگذار این شاخصه ها کمتر مورد گفت وگو و قضاوت های کارشناسان نیز بوده است .