خلاصة:
در پی انقلاب 2011 تونس که برخی از آن با عنوان «بهار عربی» یا «بیداری اسلامی» یاد کردهاند، دیدگاههای مختلفی درباره علل شکلگیری این انقلاب مطرح شد. با وقوع انقلاب در تونس موجی از انقلابها و اعتراضات متوجه کشورهای شمال آفریقا و دیگر کشورهای عرب زبان خاورمیانه گردید. به طوری که در کمتر از یک ماه بن علی در تونس و حسنی مبارک در مصر فرار از کشور را در پیش گرفتند. سرعت تغییرات در جهان اسلام به حدی بود که بسیاری از تحلیلگران حوزههای علوم سیاسی و جامعه شناسی را به تعجب و تحلیل و بررسی ریشهها و زمینههای انقلاب در این جوامع واداشت. موضوعی که در این تحقیق به آن پرداخته شده است، ارزیابی انقلاب تونس بر اساس نظریه توسعه نامتوازن ساموئل هانتینگتون است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، در پی پاسخ به این سوالات است که چگونه میتوان انقلاب 2011 تونس را بر اساس نظریه توسعه نامتوازن مورد مطالعه و بررسی قرار داد؟ وجوه تمایز و اشتراکات علل و عوامل انقلاب از منظر هانتینگتون و انقلاب تونس کداماند؟
یافتههای مقاله گویای این امر است که هر سه مرحله انقلاب از منظر هانتینگتون یعنی توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و انسداد سیاسی (عدم توسعه سیاسی)، بر انقلاب تونس قابلیت تطبیق و ارزیابی را دارند. وجه تمایز این مقاله با پژوهشهای دیگر در این است که برای ارزیابی انقلاب تونس بر اساس تئوری توسعه نامتوازن، از دادههای و منابع معتبر داخلی و بینالمللی استفاده شده است.
Various views were raised about the causes of the 2011 Tunisian revolution, which some have referred to as the "Arab Spring" or "Islamic Awakening". With the revolution in Tunisia, a wave of revolutions and protests spread to North African countries and other Arab-speaking countries in the Middle East. So that in less than a month, Ben Ali in Tunisia and Hosni Mubarak in Egypt fled the country. The speed of changes in the Islamic world was such that it surprised many analysts in the fields of political science and sociology and made them analyze and investigate the roots and grounds of the revolution in these societies. The topic discussed in this research is the evaluation of the Tunisian revolution based on Samuel Huntington's theory of uneven development. This research, with the descriptive-analytical method and using library resources, seeks to answer these questions: how can the revolution of 2011 in Tunisia be studied and investigated based on the theory of uneven development? What are the differences and commonalities between the causes and agents of the revolution from Huntington's viewpoint, and the Tunisian revolution? The findings show that all three stages of the revolution from Huntington's viewpoint, i.e. economic development, social development, and political blockage (lack of political development), can be applied and evaluated to the Tunisian revolution. The difference between this article and other research is that to evaluate the Tunisian revolution based on the theory of uneven development, reliable domestic and international data and sources have been used.
ملخص الجهاز:
اين پژوهش با روش توصيفي-تحليلي و با استفاده از منـابع کتابخانه اي، در پي پاسخ به اين سوالات است که چگونه ميتوان انقـلاب ٢٠١١ تـونس را بـر اسـاس نظريه توسعه نامتوازن مورد مطالعه و بررسي قرار داد؟ وجوه تمايز و اشتراکات علل و عوامل انقـلاب از منظر هانتينگتون و انقلاب تونس کدام اند؟ يافته هاي مقاله گوياي اين امر است کـه هـر سـه مرحلـه انقـلاب از منظـر هـانتينگتون يعنـي توسـعه اقتصادي، توسعه اجتماعي و انسداد سياسي (عدم توسعه سياسي)، بر انقلاب تونس قابليـت تطبيـق و ارزيابي را دارند.
پژوهشگر به دنبال جواب دادن به اين سوال اسـت کـه نظريـه هانتينگتون به چه ميزان توانايي تبيين انقلاب تونس را داراست و تا چه ميزان ميتوان انقـلاب تـونس را براساس اين نظريه تبيين کرد؟ نگارنده پس از بررسي شرايط اجتماعي، اقتصادي، سياسـي جامعـه تونس قبل از انقلاب ، به اين نتيجه ميرسد که نظريه توسعه نامتوازن قابليت تطبيق پذيري بـر انقـلاب ٢٠١١ تونس را دارد؛ اما به نظر ميرسد با توجه به استفاده از اصطلاح «چه ميزان » در سوال اصلي اين پژوهش ، بايستي منتظر يک تحقيق «کمي» بود که آن ميزان را با دقت مشخص کرد، ولي تحقيق حاضر به روش کيفي است .
با اقداماتي که در دوران بن علي در جهت بهبود وضعيت اقتصادي انجام گرفـت ، اقتصـاد تـونس رشد سريعي داشت ، به طوري که شاخص هاي توسعه در تونس تبيين کننده اين موضوع است .