خلاصة:
عمر خیام در ایران به عنوان یک شاعر پرآوازه موردتوجه عموم مردم و مخصوصا شعرا و ادیبان فارسیزبان قرارگرفته است و
کمتر ویژگیهای علمی او در جامعه ایران شناخته شده و موردتوجه قرارگرفته است، در این مقاله نگارنده در پی آن است که با
بررسی کارهای علمی وی که با استناد به منابع معتبر تاریخی و به شیوه کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی، تحلیلی صورت
گرفته است، درصدد پاسخ به این سوالات برآید که آیا خیام اقدام به انجام نظریه تکمیلی در مورد برخی مباحث، ریاضی،
هندسه و نجوم کرده است و یا اینکه خود نظریه جدیدی داده است؟ و این نظریهها چقدر در این علوم تاثیرگذار بوده اند؟ و
اینکه عمر خیام در چه علومی دارای توانمندی بوده که هم اکنون موردتوجه دانشمندان قرارگرفته است. نتایج به دست آمده در
این پژوهش نشان میدهد، عمر خیام در فلسفه، ریاضیات، ستاره شناسی، علوم ادبی، دینی، تاریخی و شعر استاد بود. یکی از
برجسته ترین کارهای وی را میتوان سروسامان دادن محاسبات گاه شماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام الملک دانست.
خیام در حل معادلات جبری و هندسه نقش مهمی ایفاء کرده و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس و پیدا کردن نظریه ای او
درباره نسبت های هم ارز با نظریه اقلیدس نیز از مهم ترین کارهای اوست
Omar Khayyam in Iran as a famous poet has been noticed by the general public and especially the poets and
writers of the Persian language, and his scientific features are less known and noticed in the Iranian society, in
this article the author seeks to examine his scientific works, which are based on Authentic historical sources have
been used in the library method and descriptive and analytical research methods, trying to answer these
questions, whether Khayyam tried to make a supplementary theory about some subjects, mathematics, geometry
and astronomy, or whether he himself gave a new theory. Is? And how influential have these theories been in
these sciences? And in what sciences did Omar Khayyam have abilities that are now being noticed by scientists.
The results obtained in this research show that Omar Khayyam was a master in philosophy, mathematics,
astronomy, literary sciences, religion, history and poetry. One of his most prominent works can be considered to
be the arrangement of Iran's chronology calculations during the ministry of Khwaja Nizam al-Molk. Khayyam
played an important role in solving algebraic equations and geometry, and his studies on Euclid's fifth principle
and finding his theory about equivalent ratios with Euclid's theory are also among his most important works.
ملخص الجهاز:
با توجه به توانمندي علمي خيام و اينکه تحقيقات زيادي در خصوص وي صورت گرفته است در اين پژوهش درصدد پاسخ به اين سؤالات هستيم که آيا خيام اقدام به انجام نظريه تکميلي در مورد برخي مباحث ، رياضي، هندسه و نجوم کرده است و يا اينکه خود نظريه جديدي داده است ؟ و اين نظريه ها چقدر در اين علوم تأثيرگذار بوده است ؟ پيشينه پژوهش در مورد خيام افراد زيادي به بررسي او و نظرياتش در ابعاد مختلف پرداخته اند، حتي مي توان اذعان داشت مدتي پس از فوت او نويسندگان و محققين زيادي در توصيف او چه مثبت و چه منفي مطالبي را به رشته تحرير درآورده اند که با توجه به حجم زياد مطالب به تعدادي از مهم ترين آن ها اشاره مي کنيم ؛ از اشخاص قديمي که به زندگي خيام اشاره کرده اند مي توان به نظامي عروضي (٥٥٠ قمري) در کتاب چهارمقاله ، ابوالحسن علي بيهقي (٥٥٦ قمري )، در کتاب تتمه صوان الحکمه يا تاريخ الحکما، عبدالرحمان خازني (٥١٥ قمري ) در ميزان الحکمه ، زمخشري (٥١٦ ق ) در رساله الزاجر للصغار في معارضۀ الکبار، عمادالدين کاتب اصفهاني (٥٧١ ق ) در خريدة القصر، شهرزوري (٥٨٦ ق ) در نزه الروح ، نجم الدين رازي (٦١٩ ق ) در مرصادالعباد، قفطي (٦٢٦ ق ) در تاريخ الحکما، ابن اثير در الکامل في التاريخ ، ابن العماد حنبلي در شذرات الذهب ، قزويني (٦٧٤ ق ) در آثار البلاد و اخبار العباد، بديع الزمان فروزانفر (٤٦٥ قمري) در رساله نحو القلوب قشيري، زمخشري در رساله الزاجر للصغار، اشاره کرد و از نويسندگان معاصر مي توان از صادق هدايت نام برد که دو اثر درباره خيام منتشر کرده است يکي مقاله «مقدمه اي بر رباعيات خيام » در سال ١٣٠٣ ش و کتاب ترانه هاي خيام در سال ١٣١٣ ش ، محمدعلي فروغي و قاسم غني در «کتاب رباعيات حکيم خيام نيشابوري» در سال ١٣٢١ ش ، ذبيح الله صفا در «تاريخ ادبيات در ايران » در ١٣٣٩ ش ، قاسم تويسرکاني و محمدجعفر محجوب در «شعر هزارساله فارسي» در ١٣٤٣ ش ، اسماعيل يکاني در «عمر خيام نادره ايام » در ١٣٤٢ ش ، علي دشتي در «دمي با خيام » در ١٣٤٤ ش ، محمدمهدي فولادوند در «خيام شناسي» در ١٣٤٧ ش ، دهخدا در «لغت نامه خود قسمت اسم خيام و خيامي» در ١٣٥٠ ش ، جعفر آقايان چاووشي در «سيري در افکار علمي و فلسفي حکيم عمر خيام نيشابوري» در ١٣٥٨ ش ، عليرضا ذکاوتي قراگزلو در «عمر خيام نيشابوري حکيم و شاعر» در ١٣٧٧ ش ، مطالبي به رشته تحليل درآورده اند همچنين سوامي گوند تيرته پژوهشي در مورد خيام انجام داده است که ابوالقاسم قندهاريان از زندگي و کار حکيم عمر خيام 11 نيشابوري بر اساس پژوهش تيرته گزارشي تهيه و در سال ١٣٦٨ در نشريه فرهنگ ايران چاپ شده است ، سر اي.