خلاصة:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی مداخله روانپویشی بین فردی در مقایسه با زوج درمانی هیجانمدار بر فقر در تعاملات عاطفی، رضایت زناشویی و دشواری هیجانی بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوج های ساکن مناطق ۱،۲،۳ تهران بود. جهت انتخاب نمونه از طریق فراخوان اینترنتی و نمونه های در دسترس 60 زوج براساس ملاک های ورود انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس آلکسی تایمی تورنتو-۲۰ (باگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۷)، مقیاس رضامندی زوجیت افروز (1387)، مقیاس دشواری هیجانی (گرتز و رومر، 2004) بود. درمان روانپویشی بین فردی بارکهام و همکاران (2017) و زوج درمانی هیجان مدار جانسون و همکاران (۲۰۰۴) ، هفتهای یک بار، برای گروه های آزمایشی اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله روانپویشی بین فردی و زوج درمانی هیجان مدار بر فقر در تعاملات عاطفی ، رضایت زناشویی و دشواری هیجانی اثر دارند، و اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر هر سه متغیر پژوهش معنادارتر بود. همچنین اثربخشی هر دو روش روانپویشی بین فردی و زوج درمانی هیجان مدار در مرحله پیگیری 3 ماهه پایدار بود. در نتیجه هر دو روش مداخله بینفردی روانپویشی و هیجانمدار میتوانند برای بهبود مشکلات ناشی از فقر در تعاملات عاطفی ، رضایتمندی زناشویی و دشواری هیجانی مؤثر باشند.
This research aimed to compare the effectiveness of short-term psychodynamic psychotherapy and emotion-focused couple therapy on couples with alexithymia, marital satisfaction, and difficulty in emotion regulation. The method of the present study is quasi-experimental including pretest- posttest with a control group and with 3 month follow-up pattern. The statistical population of this study is based on online invitations for volunteered couples living in strict 1,2,3 in Tehran, for which 60 teams among them were selected according to inclusion criteria. The instruments used included the Farsi version of The Toronto Alexithymia Scale-20 (FTAS-20), the Afrooz and Erich Marital Satisfaction Scale, and the Difficulties in Emotion Regulation Scale. The experimental groups got two different types of therapy once a week. Data were analyzed by multivariate analysis of the Covariance and Bonferroni tests. Results showed that both therapies were significant for research variables and they were consistent in 3-month follow-up. So both methods can help reduce symptoms of Alexithymia, marital dissatisfaction, and difficulties in emotion regulation.