خلاصة:
نویسنده کتاب اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة عرض و نقد که مدعی است شیعیان برای امام مهدی شأنی پیامبرانه قائلند و بر این باورند که او دین اسلام را نسخ میکند و شریعت جدیدی پی میافکند برای ادعای خود به روایات گوناگونی استناد جسته است. در این بخش از مقاله هشت دسته از روایات مورد نظر ایشان که به گمان ایشان حاوی هشت اشکال است نقل و سپس نقد و بررسی میشوند. در پاسخ به این شبهات فارغ از ارزیابی سندی روایات مورد استناد ـ که البته در جای خود باید پیگیری شود ـ به سه نکته اساسی اشاره میشود. نخست اینکه برخی از این روایات مورد پذیرش هیچ یک از عالمان شیعی نبوده و نیست. دوم اینکه پارهای از این احادیث با الفاظ و مضمونی مشابه در منابع اهلسنت نیز روایت شده است و سوم اینکه برخی از اشکالات نویسنده مورد نظر ناشی از گزینش معنیدار روایات و تغافل از سایر روایات مربوط بوده است در حالی که با توجه به مجموعه روایات میتوان به معنای واقعی آنها بدون کمترین اشکالی پی برد.
ملخص الجهاز:
"4 باید به آستانه آزمون در آمد و به توصیف زیبایی آن دست یافت؛ در عصر غیبت این وظیفه علماء است که آستانه تحمل مردم را برای حکومت معصوم ارتقاء میبخشند و آنان را آماده میسازند و به قابلیت میرسانند و زمینه ظهور آن موفور السرور را فراهم مینمایند و درسه ساحت «تولید مفاهیم»، «تولید نیرو و کادر سازی»، و «فرهنگ سازی» به عمق و گسترهی فعالیتهای نظاممند خویش غنا میبخشند.
6 علماء در عصر غیبت در راستای تربیت شیعه بر اساس آرمان حکومت مهدوی به مهندسی بلوغ اجتماعی دست مییازد و شرط تحقق ظهور را فراهم مینماید؛ همچنان که امام صادق( میفرمایند: «انما هلک الناس من استعجالهم لهذا الامر، ان الله لا یعجل لعجلۀ العباد، ان لهذ الامر غایۀ ینتهی الیها، فلو قد بلغوها لم یستقدموا ساعۀ و لم یستاخروا»؛ 7 برای تحقق «هذا الامر» باید شرط «بلغوها» شکل بگیرد و عباد و بندگان خداوند به بلوغ اجتماعی برسند.
از این رو علماء و فقهاء در عصر غیبت با حبس نفس و احیاء امر معصوم فرهنگ انتظار را توسعه و تعمیق میدهند و از جایگاه بلند حوزه علمیه زمینه سازی ظهور را مدیریت و رهبری مینمایند."