خلاصة:
صدرالمتألهین منطقدان ناشناختهای است که با وجود تأثیرات قابل توجهاش بر علم
منطق کمتر کسی وی را در زمینة علم منطق کنار شیخ اشراق و محقق طوسی یا کنار
ابنسینا و فارابی قرار میدهد. شاید این بدان دلیل باشد که شهرت ملاصدرا به منزلة
حکیم و فیلسوف صاحب مکتب بر دیگر ابعاد علمیاش سایه افکنده و موجب کمرنگ شدن
آنها گشته است. به هر صورت این نوشتار بر آن است تا خوانندگان محترم را در ضمن
اشاره به برخی آرا و آثار منطقی ملاصدرا با یکی دیگر از ابعاد علمی ناشناختة این
شخصیت مشهور آشنا سازد.
ملخص الجهاز:
"او با همت والای خود مجموعهای از مباحث منطقی را فراهم آورده که بسیاری از آنها در دسترس نیست؛ لیکن همان مقدار در دسترس، بر درستی این مدعا گواهی میدهد که او توانست این علم را در جهان اسلام بومی کند و تحقیقاتی که پس از او ابنسینا انجام داده به پشتوانة آثار بر جای مانده از فارابی است؛ هرچند ابنسینا ترجمههای کتب یونانی را نیز در اختیار داشته است.
اما فارابی با تقسیم علم به تصور و تصدیق و توجه به اینکه باب تعریف ناظر به تصورات است و استدلالها ناظر به تصدیقاند، به دو بخشی بودن منطق توجه میدهد و ابنسینا رسما در برخی کتب خود از جمله الاشارات و التنبیهات منطق را دو بخشی کرده است و مجموعة نه بخش گذشته در این دو بخش تنظیم یافتهاند و بیشتر منطقدانان مسلمان پس از وی، همین روش را در پیش گرفتهاند.
6. میان منطقدانان مشهور است که در قیاسهای اقترانی حملی، حد وسط در صغرا هرچه باشد باید همان در کبرا به طور کامل تکرار شود؛ ولی از نظر صدرالمتألهین این شرط برهانی نیست، بلکه در بعضی از اقترانیها که در آنها مطلوب ثبوت محمول برای موضوع یا سلب آن از موضوع است ضرورت دارد؛ اما اگر مطلوب ثبوت محمول برای موضوع یا سلب آن از موضوع نباشد در این صورت حد وسط با اضافة امری تکرار میشود؛ مانند: «العالم مؤلف و لکل مؤلف مولف فللعالم مؤلف»، یا با حذف بخشی از آن تکرار میشود؛ مانند: «زید اخو عمرو و عمرو کاتب فزید اخو کاتب» و قیاس منتج است (همان، 98)."