خلاصة:
مقالهء حاضر با استفاده از اسناد تاریخی،سیاست عشایری دولت انگلیس را در ایران در فاصلهء بین ملی شدن صنعت نفت تا کودتای 28 مرداد 1332 بررسی کرده است.انگلیسیها با ایجاد سازوکارها و شبکهء وسیعی از کارگزاران ایرانی در طول حکومتهای قاجاریه و پهلوی و نفوذ در میان سران و رهبران عشایر و ایلات،براساس مقتضیات سیاسی و بین المللی از توان بالقوهء برخی ایلات و عشایر برای فشار وارد کردن به دولت مرکزی ایران،به ویژه در دوران پس از ملی شدن صنعت نفت تا کودتای 28 مرداد 1332،استفاده کرده و گرایشهای گریز از مرکز را تقویت کردهاند.
ملخص الجهاز:
"انگلیسیها با ایجاد سازوکارها و شبکهء وسیعی از کارگزاران ایرانی در طول حکومتهای قاجاریه و پهلوی و نفوذ در میان سران و رهبران عشایر و ایلات،براساس مقتضیات سیاسی و بین المللی از توان بالقوهء برخی ایلات و عشایر برای فشار وارد کردن به دولت مرکزی ایران،به ویژه در دوران پس از ملی شدن صنعت نفت تا کودتای 28 مرداد 1332،استفاده کرده و گرایشهای گریز از مرکز را تقویت کردهاند.
در گزارش شهربانی کل کشور به نخستوزیری در تاریخ 12 مرداد 1330 نیز به تحریک عشایر در مناطق دیگری اشاره شده است: برطبق گزارش شهربانی مسجد سلیمان عدهای از سران ایل بختیاری معروف به طایفه شهنی به اسامی اسفندیار بهادری،زینی،عوض،شیر علی، جمال،دشت گلی،پیروزی،کارمندان شرکت سابق نفت شبها مخفیانه جلساتی تحت تعلیمات مستر شارپ و مستر کیز که هردو از عمال مؤثر انگلیس شرکت و در باطن به جای جیکاک انجام وظیفه میکنند مشغول تبلیغاات سوء میباشند و چون متوجه شدهاند که شهربانی مسجد سلیمان به عملیات آنها پی برده است از شهر خارج و در منطقه ژاندارمری مسجد سلیمان مشغول فعالیت گردیدهاند و از قرار تحقیق فعالیت آنها اقدام به خارج کردن ارزاق عمومی بوسیله عوامل مخفی در سراسر مناطق خوزستان و تهییج مردم برله عمال شرکت سابق نفت و تحریک آنها علیه دولت و هیئت خلع ید است و سوگند یاد کردهاند در خنثی کردن قانون ملی شدن صنعت نفت حتی اگر منجر به مقاومت و خونریزی هم شود با پول و کمک بیگانگان عملیات خود را تعقیب نمایند(همانجا)."