خلاصة:
مقالهی حاضر گزارش مختصری از تصورات مسلمانان از غرب و غربیان از آغاز تا
دورهی عثمانی، با تکیه بر گزارشهای جهانگردان و جغرافیادانان مسلمان است. این
مقاله از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول به بررسی گزارشها و آگاهیهای
مسلمانان مشرق زمین از اروپا و جهان مسیحی میپردازد و بخش دوم به گزارشهای
مسلمانان اندلس از آنها. امید است که مقالهی حاضر که شرحی است از تاریخچهی
غربشناسی مسلمانان، گامی باشد در غربشناسی ما ایرانیان.
ملخص الجهاز:
"در میان نویسندگان عصرش، تنها مسعودی فهرستی از شاهان فرنگی، از کلوویس(4) تا لویی چهارم(5) به دست میدهد که به گفتهی وی این فهرست مبتنی است بر کتابی که اسقفی مسیحی به سال 328 قمری / 939 میلادی برای حکم ولیعهد (و سپس خلیفهی) اندلس فراهم کرده بود.
17 تا دورههای بعد، مهمترین سیاح مشهوری که در این دوره از سرزمینهای اسلامی به اروپا رفته است، ابراهیم بن یعقوب [مدخل] یهودی اندلسی اهل طرطوشه است؛ وی حدود سال 354 قمری / 965 میلادی مفصلا به فرنگ سفر کرده و به احتمال، نوعی مأموریت رسمی را در سفر خویش برای خلیفهی اموی قرطبه انجام میداده است.
در شرق، وقایعنگاران مسلمان مطالب بیشتری برای گفتن دربارهی اقدامات نظامی و ـ در مقیاسی کوچکتر ـ سیاسی صلیبیانی که مسلمانان معمولا آنان را افرنج میخواندند، داشتند، لیکن آنان هم علاقهی بسیار اندکی به مسائل داخلی دولتهای صلیبی و نیز تفاوتهای میان ملتهای گوناگون صلیبی نشان میدادند و هیچ علاقهای به خاستگاه ایشان و علت حملهشان به [سرزمینهای اسلامی] از خود ابراز نمیکردند.
این کتاب با تاریخ الهند الغربی که گزارشی است مقتبس از منابع اروپایی دربارهی کشف دنیای جدید، آغاز گردید و در قرون هفدهم و هیجدهم با شماری از آثار تاریخی و جغرافیایی دیگر که برخی گزارشها را در باب اروپا به دست میدهند و عمدتا هم از منابع اروپایی اخذ شدهاند، ادامه یافت.
استعمال واقعی نوشتههای تاریخی، این فرض طبیعی را که افرنج عمدتا به معنای «فرانکها»ست، تأیید نمیکند؛ برای نمونه، ابن الخطیب یکی از شاهان مسیحی شمال غرب اندلس را از شاهان افرنجه میداند،29 اما به یورشی بر بلاد الروم اشاره دارد که به طور قطع آن______________________________ 1 ."