خلاصة:
پس از جنگ سرد و به دنبال حمله صدام به کویت، امریکا با اتکا به توانایی های سیاسی، اقتصادی و نظامی خود ایده نظم نوین جهانی را به رهبری خود مطرح کرد. پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 نیز امریکا با استفاده از فرصت به دست آمده و با این پیش فرض که دارای رسالت تاریخی برای برخورد با تهدیدهای جهانی است، سیاستی یک سونگر و قدرت محور در پیش گرفت. با توجه به اهمیت و بیلان نفت و گاز در انرژی جهانی و با توجه به این واقعیت که امریکا با دارا بودن 2 درصد ذخایر نفت جهان حدود 25 درصد نفت جهان را مصرف می کند، انگیزه لازم را برای این کشور به منظور تامین امنیت منابع نفت و گاز و مسیرهای انتقال آنها فراهم کرد، تا علاوه بر تامین نیازهای انرژی خود از طریق حضور و ایفای نقش مؤثر در امنیت منابع انرژی و مسیرهای انتقال آن، رقبای خود را نیز کنترل کند. اهمیت منابع نفت و گاز خاورمیانه و خزر، که حدود 70 درصد ذخایر نفت و 40 درصد ذخایر گاز جهان را دربر می گیرد، موجب شده است تا امریکا برای ایجاد بسترهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هم سو با منافع خود در منطقه خاورمیانه با هدف تثبیت هژمونی جهانی خود، طرح خاورمیانه بزرگ را مطرح سازد. این طرح به دلیل اینکه تهدیداتی را متوجه ایران می کند، مورد مخالفت ایران قرار گرفته است. بنابراین ایران با استفاده از وزن و جایگاه خود در خاورمیانه اجرای موفقیت آمیز طرح خاورمیانه بزرگ را با چالش مواجه می کند. مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که: با توجه به اینکه طرح خاورمیانه بزرگ در مسیر کمک به تثبیت هژمونی جهانی امریکاست، عدم هماهنگی ایران با این طرح، با توجه به وزن و جایگاه آن در خاورمیانه، چه تاثیری بر این طرح خواهد گذاشت؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که عدم هماهنگی و مخالفت ایران با طرح مذکور، آن را با چالش هایی مواجه می کند؛ و از آن سو، ایران نیز به دلیل این مخالفت هزینه هایی را متحمل می شود
ملخص الجهاز:
"کنترل رقبای جهانی و منطقهای امریکا با توجه به جایگاه خاورمیانه بزرگ از لحاظ تأمین نفت و گاز جهان،اجرای طرح خاورمیانه بزرگ که منجر به تثبیتجایگاه امریکا و حضور بیش از پیش آن در منطقه خواهد شد،و این امر موجبات کنترل بیشتر بر منابع نفت و گازخاورمیانه بزرگ را برای آن کشور فراهم خواهد کرد و امریکا این امکان را خواهد یافت تا با استفاده از ابزار انرژی،رقبایجهانی خود را همچون اروپا،ژاپن و چین،تحت فشار قرار دهد و بر تحرکات آنها نظارت کند و مانع آزادی عمل آنها درمنطقه شود.
باتوجه به اهمیت کنترل منابع انرژی،از سال 1994 کمپانیهای نفتی امریکایی با نفوذ همه جانبه در امور مربوط به منابعنفت و گاز دریای خزر در پروژههای نفتی منطقه فعال شدند و موضوع نفت در صدر مسائل سیاست خارجی امریکا درمنطقه قرار گرفت(شوری،1386،87)،به طوری که امروزه در میان قدرتهای بزرگ خارج از منطقه،ایالات متحد امریکا،بیشترین نقش و تأثیر را در تحولات انرژی دریای خزر-اعم از اکتشافات،استخراج و انتقال-دارد(واعظی،1386،21).
narheT,seidutS lanoitanretni dna lacitiloP rof etutitsnI cigetartS,ytiruceS lanoitaN s''narI dna tcejorP tsaE elddiM taerG ehT,4002,.
narheT,seidutS cigetartS rof etutitsnI hcraeseR,tsaE yaN,seitilaeR nainarI rieht dna saedI lacitilopoeG ehT,0002,."