خلاصة:
مساله فکاهه در ادبیات عربی از دوران جاهلی به صورت های مختلف مطرح بوده و پیشرفت آن ارتباط تنگاتنگی با تحوّلات سیاسی و اجتماعی ایجاد شده در جامعه داشته است. در ادبیات عرب از زمانهای بسیار دور تحت عنوان فکاهه کتابهای مختلفی نگاشته شده است که حکایت از وجود این نوع ادبی در زبان عربی دارد. اما اینکه این فن ادبی چه جایگاهی در ادبیات عربی دارد و تحولات آن چگونه و تحت تاثیر چه عواملی است نیاز به بررسی دارد . سیر تاریخی فکاهه ، ویژگی ها و فرود و فراز آن در دورههای گوناگون تا پایان عصر عباسی موضوعی است که این مقاله بدان پرداخته است .بعلاوه در این نوشتار موضوعات و سوژه های فکاهی و تغییرات آن در دوره های مختلف بررسی شده است . برای بررسی این موضوع نگارندگان به منابع ادبی و تاریخی قدیم و برخی از آثار نویسندگان معاصر در این زمینه مراجعه نموده اند. بررسیها نشان داد که، فکاهه همواره در ادبیات عرب وجود داشته و عصر عباسی عصر شکوفایی این فن ادبی است و در دوره های مختلف بسته به شرایط اجتماعی هر دوره مضامین فکاهی تغییر کرده است.
ملخص الجهاز:
فصلنامهی لسان مبین(پژوهش ادب عربی) (علمی – پژوهشی) سال دوم، دورهی جدید، شمارهی سوم، بهار 1390 نگاهی اجمالی به سیر تاریخی فکاهه 1 (از عصر جاهلی تا اواخر دوره عباسی) دکترحجت رسولی دانشیار دانشگاه شهید بهشتی ندا السادات میرکاظمی کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی چکیده مسأله فکاهه در ادبیات عربی از دوران جاهلی به صورت های مختلف مطرح بوده و پیشرفت آن ارتباط تنگاتنگی با تحولات سیاسی و اجتماعی ایجاد شده در جامعه داشته است.
بررسیها نشان داد که، فکاهه همواره در ادبیات عرب وجود داشته و عصر عباسی عصر شکوفایی این فن ادبی است و در دوره های مختلف بسته به شرایط اجتماعی هر دوره مضامین فکاهی تغییر کرده است.
از جمله مهمترین این کتب می توان به کتاب هایی چون «ادبنا الضاحک» تألیف دکتر عبدالغنی العطری اشاره نمود، این کتاب که در 12 فصل نگاشته شده است به بیان فن و فلسفه ی خنده و بررسی فکاهه در دوران مختلف ادبیات عربی از دوران جاهلی تا عصر حاضر و ذکر نمونه های فراوانی از فکاهیات عربی می پردازد.
5- فکاهه در صدر اسلام گرچه با آمدن اسلام و ایجاد محدودیت در رفتار افراد و حرام دانستن بی بند و باری ها ولا ابالیگریها ادبیات از جمله فکاهه نیز در چارچوب خاصی منحصر گردید و دیگر شاعران و فکاهه گویان در آثار خویش آزادانه در هر بابی سخن نمیراندند اما چنین نبود که با هرگونه شوخی و مزاحی مقابله شده و به طور کل آن را مطرود بدانند چرا که دردین آسمانی اسلام همواره حد تعادل بر قرار بوده و تا حد مجاز استفاده از هرگونه لذت مباحی را به انسان داده است.