خلاصة:
یکی از اقدامات عجیب ابومسلم خراسانی، نابودی داعیان سرشناس و قدیمی عباسی همچون ابوسلمه خلال، سلیمانبن کثیر، ولاهزبن قریظ بود. ابومسلم خراسانی خود صاحب دعوت نامیده میشد. وی در زمان آشکار شدن قیام عباسیان در خراسان، ریاست آن را بر عهده داشت. وی از هوشی فوقالعاده برخوردار بود و اقداماتش را با برنامههای حسابشده انجام میداد. این مقاله بر آن است که برنامهها، انگیزهها و اهداف ابومسلم خراسانی را از نابودی داعیانی که از خودش سابقة بیشتری در دعوت و نهضت عباسی داشتند، تحلیل و تبیین نماید. برده بودن ابومسلم خراسانی در دوران نوجوانی و خریده شدن وی توسط داعیان و تقدیم نمودن او به امام عباسی، موجب شده بود تا داعیان کهنهکار عباسی، حتی در دوران اوج عظمت و شهرت ابومسلم، وی را مهم ندانند. این مسئله موجب کینة ابومسلم و نابودی آنان توسط وی در زمان عزت و اقتدار سردار سیاهجامگان گردید
ملخص الجهاز:
"335 منصور در زمانی که بر ابومسلم خشم گرفت و در لحظاتی قبل از قتلش، وی را به خاطر این ادعایش سرزنش کرد و گفت: مگر تو همان نیستی که عمهام، آمنه دختر علیبن عبدالله، را خواستگاری کردی و در نامة خود مدعی شدی که از نسل سلیطبن عبداللهبن عباس هستی و به جایگاهی بلند و دشوار برآمدی؟ 336 اگر ابومسلم دارای نسبی والا میبود، زندگی وی از دوران نوجوانی در خدمت هواخواهان نهضت عباسی، داعیان و محمدبن علی و فرزندش ابراهیم نبود و وی بر نسب خویش تأکید میکرد و یا دستکم آن را پنهان نمیداشت و اینهمه اختلافنظر در باب نسب وی به وجود نمیآمد.
شاید تصور شود دلایل عناد ابومسلم با داعیان، تمایل آنان و یا خودش به سمت و سوی علویان و امام جعفر صادق( بوده است؛ اما واقعیت این است که داعیانی که توسط ابومسلم نابود شدند سالها بود در خدمت عباسیان بودند و در راه نهضت آنان سختی بسیار کشیدند و خود را مرید خاندان عباسی میدانستند و همفکران سلیمان، لاهز و قحطبه از پیوستن مردم عادی و طرفداران معمولی نهضت به قیامهای زید و یحیی جلوگیری میکردند.
وی یکی از نوادگان جعفربن ابیطالب به نام عبداللهبن معاویه را به سبب اینکه رقیب عباسیان بود، کشت 364 و امام صادق( به یکی از علویان، که تصور میکرد ابومسلم و ابوسلمه طرفدار علویان هستند و نامة ابوسلمه صادقانه نوشته شده است، فرمود: از چه وقت مردم خراسان شیعه تو شدهاند؟ مگر ابومسلم را تو به خراسان فرستادهای؟ 365 ممکن است که ابوسلمه خلال برای منحرف ساختن ذهن امویان از سران نهضت عباسی و جلب توجه آنان به سمت و سوی امام صادق( و دیگر علویان نامه نگاشته باشد."