خلاصة:
نظام شریعت اسلامی بعنوان یک سیستم ارزشی و حقوقی کامل با منابع پایدار کتاب و سنت و بهره مندی از عقل به عنوان رسول باطنی، سازگارترین نظام ارزشی با تغییرات و تحولات جهان است. به طوری که منطق بکار رفته در کتاب و سنت، منطقی چندارزشی و پیوسته است و در این نظام ارزشی، گزاره های دینی، درجه بندی شده و پیوسته، با متغیرهای زبانی بیان گردیده است. این مقاله کوششی است در تبیین نظام ارزشی پیوسته و فازی، تا فرایند استنباط احکام شرعی در نظام شریعت اسلامی را با رویکرد فازی توصیف نموده و بخشی از تاثیرات این رویکرد را در پویایی فقه و کارآمدی اجتهاد بیان دارد.
ملخص الجهاز:
"با توجه به اینکه شریعت اسلام در هر زمان و مکان از طریق اجتهاد توسعه یافته است، ازاینرو فقهای اسلامی همواره گفتهاند که:با تغییر زمان و مکان و حالات و عرضها، فتوای مجتهد نیز تغییر مییابد،تا جایی که بیشتر شاگردان در بیشتر مسایل با اساتید و عالمان خود مخالفت نموده و با استدلال جدید با آنها اختلافنظر پیدا کردهاند و این اختلاف نظرها در بیشتر موارد،سرمایه و گنجینهای است که جز اهل و بحث هیچکس دیگر قدر و منزلت آن را نمیدانند.
بهطوری که اگر به وجود مفسده ملزمه قطع پیدا کرد،حکم حرمت،و اگر مصلحت ملزمه از آن دریافت نماید حکم به وجوب امر میدهد و این کمال اجتهادی است که سازگار با مقاصد تشریع و روح شریعت و نیات شارع باشد و چنین فرایندی در نظام دوارزشی«بله»و«نه»نمیتواند جریان پیدا کند و برای چنین فرایند مشروطی نظام ارزشی پیوسته که دارای مقادیر میانی است قلمرو مناسبی خواهد بود تا در سایۀ این ارزشگذاری پیوسته مصالح و مفاسد با تقریب بیشتر سنجیده شود که نظام ارزشی درجهبندی فازی مناسبترین رویکرد و سازگارترین نظام فکری در این زمینه خواهد بود.
تحول و تطور در نظام طبیعی عالم هستی،تغییرات قلمرو حق و تکلیف به عنوان دو وجه اصلی فرایند تعامل در نظام هستی، همواره تابعی از مفاسد و مصالح است و این تابعیت متغیر تنها با رویکردی فازی قابل توجیه است و قلمرو احکام وضعی و حتی تغییرات پیوسته در احکام پنجگانۀ تکلیفی در این رویکرد بیشترین سازگاری را دارد و تعمیق و گسترش این رویکرد و استفاده از آن در بیان گزارههای دینی تأثیری مستقیم در پویایی فقه و کارآمدی اجتهاد خواهد داشت."