خلاصة:
در مطالعات تاریخی و ادبی، دوره بندی ایده ای سامان بخش به شمار می رود که اطلاعات تاریخی- ادبی را در محور درزمانی طبقه بندی می کند اما کاربست آن در تاریخ ادبی، انتقادهایی نیز برانگیخته است.
این نوشته، به طرح و بررسی نقدهای وارد بر دوره بندی در تاریخ ادبی و بازاندیشی آن می پردازد. مباحث انتقادی مربوط به دوره بندی در دو دسته جای می گیرند: گروهی اصل عمل دوره بندی را زیر سوال می برند و آن را فاقد روایی در مطالعات ادبی می شمارند. دسته ای دیگر از منتقدان، بیش از آن که اعتبار اصل دوره بندی را زیر سوال ببرند، به بازاندیشی و اصلاح کاربرد آن نظر دارند.
تحمیل چارچوبی ایستا بر پویایی فرهنگی و ادبی، اثر یکسان ساز و تضاد با یگانگی آثار ادبی، آمیختن تاریخ انواع مختلف ادبی، عدم انطباق با واقعیت، یکدستی و انسجام ساختگی انگاره های تغییر و تکامل، مسائل اصطلاحات دوره بندی و توصیف گرهای آن، زمان پریشی، سال ها و قرن های گمشده، نادیده گرفتن فاصله تولید و خوانش ادبی، دور منطقی، نادیده گرفتن گروه های قومی و جنسیتی و تسلط مفاهیم دوره ای بر اندیشه منتقدان ادبی از مهم ترین نقدهایی است که بر ایده دوره بندی و کاربست آن در تاریخ ادبی وارد شده است.
بازاندیشی دوره بندی نیز علاوه بر این که مبتنی بر یافته های جدید تاریخی و ادبی است و گاه به بازتعریف حدود زمانی دوره ها تمرکز دارد، در چارچوب های مختلفی در جریان است: رویکردهای فمنیستی، توجه به گروه های قومی و نژادی و بازتعریف دوره ادبی بر بنیاد مفاهیم جدید انتقادی.
کلیدواژه ها: تاریخ ادبی، نظریه تاریخ ادبی، دوره بندی، نقد ادبی، نظریه ادبی.
In historical and literary studies، periodization is a regulative idea for classifying the literary and historical information in diachronic axis but its application in literary history has been subject to some critiques.
This article is to study the critical debates about periodization in literary history and the rethinking of the concept. We can divide these critical debates in two groups: some critics call the very notion into question and refer to as invalid concept. Instead، others engage in rethinking and revising the concept for appropriate application in literary history.
Imposition of a static framework on cultural and literary dynamics، averaging effect and contrast with uniqueness of literary works، combining histories of different literary genres، lack of conformity with reality، artificial homogeneity and consistency of change and evolution schemas، problems of terminology and descriptive، anachronism، lost years and centuries، ignoring the distance between literary production and literary reading، logical sequence، ignoring ethnic and gender groups and dominance of period concepts on critical thought are some critiques against periodization and its application in literary history.
Rethinking of periodization، being based upon new historical and literary findings and sometimes focusing on redefinition of temporal limits of periods، is current in different frameworks: feminist approaches، according to ethnic and gender groups، and redefinition of literary periods based on new critical concepts.
ملخص الجهاز:
تحمیل چارچوبی ایستا بر پویایی فرهنگی و ادبی، تأثیر یکسانساز و تضاد با یگانگی آثار ادبی، آمیختن تاریخ انواع مختلف ادبی، عدم انطباق با واقعیت، یکدستی و انسجام ساختگی انگارههای تغییر و تکامل، مسائل اصطلاحات دورهبندی و توصیفگرهای آن، زمانپریشی، سالها و قرنهای گمشده، نادیده گرفتن فاصلۀ تولید و خوانش ادبی، دور منطقی، نادیده گرفتن گروههای قومی و جنسیتی و تسلط مفاهیم دورهای بر اندیشۀ منتقدان ادبی از مهمترین نقدهایی است که بر ایدۀ دورهبندی و کاربست آن در تاریخ ادبی وارد شده است.
مهمترین محورهای این نقدها عبارتاند از: تحمیل چارچوبی ایستا بر پویایی فرهنگی و ادبی، اثر یکسانساز و تضاد با یگانگی آثار ادبی، آمیختن تاریخ انواع مختلف ادبی، عدم انطباق با واقعیت، یکدستی و انسجام ساختگی انگارههای تغییر و تکامل، مسائل اصطلاحات دورهبندی و توصیفگرهای آن، زمانپریشی، سالها و قرنهای گمشده، نادیده گرفتن فاصلۀ تولید و خوانش ادبی، دور منطقی، نادیده گرفتن گروههای قومی و جنسیتی و تسلط مفاهیم دورهای بر اندیشۀ منتقدان ادبی.
برای مثال، ردر استدلال میکند که میان تلقی پاوند از «خودمداری/ فردیت5» در سال 1759م، کشیدن پرتره از خود بهدست دورر6 در سال 1493م، دسترسی به آینههای صافتر و ارزانتر پس از سال 1500م، الهیات لوتری و تأسیس جایگاههای اقرار در کلیساها پس از 1565م از یکسو و فزونی تعداد زندگینامههای خودنوشت در ادبیات انگلستان پس از سال 1789م از سوی دیگر ارتباط روشنی وجود دارد؛ ولی مطابق دورهبندی تاریخهای ادبی، این رخدادهای فرهنگی، اجتماعی و ادبی در دورههای متفاوتی قرار گرفتهاند (Rehder, 1995: 123).
"The Challenge of Periodization: Old Paradigms and New Perspectives" in Lawrence Besserman (Ed.