Abstract:
آیکونوگرافی (١)، نظریه ای هویت گرایانه در مباحث جغرافیای سیاسی است که بر نقش نیروهای معنوی در بقای کشور بـیش از سـایر نیروهـا اهمیـت قایـل است و در دوره های ضعف یک کشور نمود بیشتری می یابد. ایران که در قرن نوزدهم بسیار ضعیف بود، برای تحکـیم بقـای خـود وسـیله ای نداشـت ، و از سوی قدرت های برتر جهانی (روسیه و بریتانیا) مستقیما تهدید می شد. رقابت این دو قدرت در بازی بزرگ ، سراسر سرزمین های ایرانی را در بـر گرفـت و در نهایت در اثر نبردها، تحمیـل قراردادهـا، فـشارهای سیاسـی ، اقتـصادی و ژئوپلیتیک قدرت ها، بسیاری از این سرزمین هـا از ایـران جـدا شـدند. در ایـن پژوهش با مراجعه به کتـاب ناسـخ التـواریخ بـه عنـوان یـک اثـر معتبـر دوره قاجاریه ، ضمن اشاره به مناسبات سرحدات ایرانـی بـا حکومـت مرکـزی ، بـه برخی درخواست های آنان برای باقی ماندن در تنـة اصـلی کـشور از دیـدگاه آیکونوگرافی می پردازیم . نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد سرزمین هـای ایرانی در نتیجة رقابت و توسعه طلبی قدرت ها از کشور جدا شده است .
Machine summary:
"اما باید اشاره کرد که طی جداسازی سرزمین هـای ایرانـی ، حکـام و امیـران نـواحی / مختلف که در عرصة کشاکش میان ایران و قدرت های برتر روسیه و بریتانیا گرفتار شده بودند، در تلاشی نافرجام به دنبال درخواست کمک از حکومت قاجار، آمادگی خـود را برای رویارویی با کنش های ناشی از جداسازی قـدرت هـا اعـلام مـی داشـتند.
ق / ١٨٣٠ مـیلادی از جانـب والـی میمنـد و شبرغان ١ سفیری به دربار فتحعلی شاه قاجار می آید و ضمن دادن هدایا و پیشکش هایی ، که از سنت های نظام ممالک محروسه در ایران بود، تقاضای کمـک از جانـب شاهنـشاه قاجار را برای رفع تهدیدات در آسیای مرکزی می کند: و هم در این هنگام منورخـان افـشار والـی میمنـد و شـبرغان، عبـدالرحمن ، یوزباشی خود را روانه دربار شاهنشاه نمود تا پیشکش او را بگذاریـد و معـروض داشت که اگر یک تن از شاهزادگان را بدین اراضی مأمور فرمـایی در رکـاب او رزم دهیم و ممالک ماوراءالنهر و بلده بلخ را مفتوح ساخته به کـارداران حـضرت ســپاریم .
آنگاه غلام محی الدین و سـردار رحمـدل خـان و صاحب زاده عبدالاحدخان و دیگر سرداران عریـضه ای نگـار داده بـه صـحبت ملاحـیم چاپار روانه دربار پادشاه ایران داشتند بدین شرح : امروز ما را بیگانه پنداشتن و به دست بیگانه گذاشتن از کرم شاهانه بعید است و بـر زیادت از این ، دوست محمدخان به تحریک و تحریص کارداران انگلیس برای تـسخیر هرات و فتنه ساختن در خراسان این تاختن را کرده ، دفع او در شریعت دیـن و دولـت واجب افتاد و اگر لشکری بدین جانـب مـامور شـود، تـسخیر کابـل و قنـدهار دشـوار نخواهد بود (لسان الملک سپهر، ج٣، ١٣٩٠: ١٢٩٤)."