Abstract:
تکیه بر توانمندیهای آکادمیک اعضای هیئت علمی و انتقال تجارب آنان به دانشجویان
موجب پیدایش نظام آموزشی معلم- محور در دانشگاههای جهان شد. با پیدایش نظریههای
جدید یاددهی- یادگیری و کاربرد آنها در فرایند آموزش در کشورهای جهان این برداشت تا
حدود زیادی تعدیل شد. ترویج نظام آموزش از راه دور و گسترش آن در دانشگاهها و
مؤسسات آموزش عالی نیز روند رشد و توسعة تفکر آموزش دانشجو – محور را سرعت بخشید.
اما نحوة طراحی، تولید، توزیع و ارائه مواد آموزشی در دانشگاه پیام نور به دلیل
سیطرة تفکر سنتی و اقتدار تخصصی اعضای علمی آهنگ حرکت از نظام استاد – محور به سمت
نظام دانشجو – محور کندتر از حد انتظار بوده است.
برنامه ریزان راهبردی دانشگاه به این نتیجه رسیدند که استفاده از این رویکرد
نمیتواند دوام چندانی داشته باشد و دیر یا زود به صورت مانعی بزرگ بر سر راه توسعة
دانشگاه قرار خواهد گرفت. آنان راه حل را در این دیدند که محیط یادگیری را از این
وضعیت یک سویه و غیرفعال به محیط تعاملی و مشارکتی تغییر دهند. همان گونه که بروفی
و اولمن[1] (1998) استدلال میکنند، یادگیری در این گونه محیطها هنگامی به طور مؤثر
اتفاق میافتد که اعضای هیئت علمی مواد آموزشی مبتنی بر فعالیت خودیادگیرنده تولید
کنند تا بر انگیزندة آنان به بحث و تبادل نظر از طریق تعامل اجتماعی با یکدیگر
باشد. مسئلة اصلی دانشگاههای باز و از راه دور در استفاده از این رویکرد این است که
چگونه میتوان چنین محیطی را طراحی، ایجاد و نگهداری و مواد آموزشی متناسب با آن را
تولید کرد.
صرفنظر از مدلهای گوناگون آموزش از راه دور یک برنامة موفق آموزشی در
این نظام به تعهد دانشجویان برای پذیرش مسئولیت یادگیری مستقل و خود- رهبر بستگی
زیادی دارد. تجربه نشان میدهد که رویکرد بهکارگیری فاوا و پیشبینی مشارکت
دانشجویان در فرایند یاددهی- یادگیری پذیرش این مسئولیت را تسهیل میکند، زیرا
دریافت بازخورد سریع و بموقع تمایل به مشارکت بیشتر در فرایند یاددهی- یادگیری را
افزایش میدهد. بنابراین، برنامهریزان آموزشی با دو سؤال مهم روبه رو هستند: 1.
چگونه میتوان در فرایند یاددهی- یادگیری بهدرستی از فاوا بهره
گرفت؟ 2. چه تضمینی برای حفظ کیفیت آموزش در این رویکرد وجود دارد؟
مقاله حاضر حاصل مطالعة موردی فرایند تأسیس دانشگاه مجازی پیام نور است که در
آن مراحل طراحی و اجرای برنامه با استفاده از روش تحقیق اقدام پژوهی[2] ثبت و ضبط
شده تا هم در جریان کار روشها و تصحیح عملیات بهبود یابد و هم با بازنگری در محتوای
برنامهها کارمایهای برای آیندگان فراهم شود.
Machine summary:
"One way of creating a participative learning environment is the use of Information and Communication Technologies (ICT) combined with concepts taken from Total Quality Management (TQM), which results in a successful performance.
آیا باید ارزشیابی فعلی دانشگاه به صورت حضوری و همزمان در سراسر کشور اجرا شود [که نظام ارزشیابی فعلی دانشگاه پیام نور چنین است] یا میتواند به صورت انفرادی، همزمان و برخط نیز انجام شود؟ اگر ارزشیابی تکوینی پیشبینی شود، نتیجة آن تا چه حد در ارزشیابی نهایی مؤثر خواهد بود یا رویکرد جدیدی باید اندیشیده شود؟ نتایج تحقیقات انجام یافته در این زمینه نشان میدهد که یکی از رموز موفقیت این برنامهها که درسهای آن به صورت مستقل و انفرادی ارائه میشود، پیش بینی نوعی ارزشیابی تعاملی میان استاد- دانشجو و دانشجو- دانشجوست که موجبات مشارکت آنها را در فرایند یاددهی- یادگیری خود و همدرسهایشان فراهم سازد (بنسون[22]، 2003؛ دلر و هرناندز[23]، 1998؛ راید و ولف[24]، 1996).
دانشگاه پیام نور برای عملیاتی کردن برنامه دانشستان سرمایهگذاری لازم را انجام داده است و تلاش خود را برای مجهز ساختن مراکز آموزشی خود به وسایل و ابزارها و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز بهکار میبرد، اما تا زمان نگارش این مقاله، حتی به صورت آزمایشی، دانشستان (دانشگاه مجازی) راهاندازی نشده است، زیرا مجریان با موارد و مسائل پیشبینی نشدهای مواجه شدهاند که مهمترین آنها برآورد خوشبینانه از توانمندی بخش خصوصی در طراحی نرم افزارها و تولید محتوای استاندارد برای محیط آموزش مجازی است."