Abstract:
غیب و شهود در آموزه های دینی شامل معنای خاصی می باشد که کانون توجه علّامه طباطبائی بوده است. این مقاله تلاش دارد به روش تحلیلی ـ توصیفی با مراجعه به تفسیر المیزان، دیدگاه وی درباره مسائلی همچون غیب و شهود، مصادیق و نسبی بودن آن را استخراج کند. از یافته های این پژوهش آن است که علّامه، «غیب» را حقیقتی نامحسوس و فرامادی می داند که وحی آسمانی به صراحت آن را تایید کرده، درباره آن سخن گفته و آدمیان را به ایمان به آن فراخوانده است. انسان ها گرچه بر حسب فطرت الهی خود از وجود غیب آگاهی داشته و بدان مومن می باشند، اما شناخت تفصیلی غیب و موجودات و جهان های نامحسوسی که متعلق به غیب می باشند، جز از راه وحی آسمانی امکان پذیر نمی باشد و اما شهادت، آن امری است که مشهود و حاضر نزد مدرک است. همچنین شهادت دائرمدار احاطه به شی ء، توسط حس یا خیال یا عقل یا احاطه وجودی است.
Machine summary:
"علامه طباطبائی ضمن برشمردن وحی به عنوان یکی از متعلقات ایمان، ذیل آیه 24 سوره «تکویر»، مراد از غیب را وحیی می داند که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل می شود و حضرت نسبت به آن هیچ گونه بخلی نمی ورزد و چیزی را از کسی کتمان نمی کند و در آن تغییر و تبدیلی ایجاد نمی کند، بلکه امانت را در این رابطه رعایت می نماید و همان طور که خداوند به او تعلیم داده، به مردم می آموزد (طباطبائی، 1417ق، ج 20، ص 219).
نیز ذیل آیه 67 سوره «ملک» که می فرماید: «إن الذین یخشون ربهم بالغیب لهم مغفرة و أجر کبیر» (همانا آنان که از خدای خود در پنهان می ترسند، آنها را آمرزش و پاداش بزرگ خواهد بود)، می نویسد: «خداوند بعد از آنکه حال کفار و جزایی که در برابر کفر دارند را بیان کرد تا تقسیم را تمام کرده باشد، که از جمله صفات مؤمنین خشیت و ترس از خدا را آورد، و اگر خشیت آنان را "خشیت به غیب" خواند، برای این است که آن عذابی که به آن ایمان آورده اند و از آن می ترسند عذابی است در پرده غیب، نه عذابی که امروزه با حواس خود آن را احساس می کنند» (همان، ج 19، ص 354)."