Abstract:
نظریه امامت و ولایت مبتنی بر آیات قرآن و احادیث نبوی و علوی و ولوی است که با نگاه درون دینی قابل دسترسی و اثبات است و یک ضرورت عقلانی- معرفتی و به منزله استمرار نبوت و رسالت است که با رویکردی «برون دینی» قابل تبیین و دفاع معقول و منطقی و مبرهن است و همچنین یکی از ضروریات «فطرت» و باطن شریعت است. لذا امامت و ولایت نظریهای قدسی، اصلی و کلامی است نه عرفی، فرعی و فقهی، هرچند که دارای ساحتهای اعتقادی، اخلاقی، معنوی و احکامی- فقهی است که عهدهدار تفسیر دین، صیانت از شریعت، اقامه حدود الهی و عدالت اجتماعی و هدایت فکری و معنوی است و «امامت و ولایت» عامل اکمال دین و اتمام نعمت الهی و اسلام مورد رضایت خداست که عهد الهی و امر خدایی است و دارای شرایط حقیقی از قبیل عصمت، علم به معارف و احکام و سیاست و معنویت، تنصیصی بودن، افضلیت عملی و علمی و ... میباشد و با تکیه بر آنها میتوان نظریههای رقیبی چون انتخابی یا شورایی بودن، خلافت به معنای رهبری سیاسی فقط و عدم حجیت سنت و سیره امام و رهبری را نقد عقلانی- تاریخی نمود که در نوشتار حاضر از راه عقل و نقل و رهیافتهای تاریخی و جامعهشناختی مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.
Machine summary:
(نهج البلاغه : نامه ٢٨) لـــذا مـــی تـــوان «امامـــت شناســـی » را از حیـــث روش شناســـی بحـــث ، چـــه از جهت معرفت شـناختی و چـه از جنبـه جامعـه شـناختی بـا رویکردهـای درون دینـی و برون دینی مورد بحث قـرار دارد تـا «نظریـه امامـت » چنـان کـه بایـسته و شایـسته است مبین کـرده و نظریـه هـای «رقیـب » در ضـمن بحـث ایجـابی -اثبـاتی یـا تبیـین و ایــضاحی نقــد و ارزیــابی شــده و بــا طلــوع خورشــید «ولایــت » بــه محــاق رفتــه و غروب نمایند کـه نمـودار بحـث را مـی تـوان بـه صـورت ذیـل ترسـیم و تـصویرسـازی کرد: نظریه امامت و ولایت درون دینی برون دینی آیات احادیث و رهیافت و رهیافت و رهیافت و رهیافت و رهیافت و قرآن کریم روایات مأثور از رویکردی تاریخی رویکردی فلسفی رویکردی عرفانی رویکردی رویکردی معصومین (ع ) و شهودی یا سلوکی جامعه شناختی سیاسی وروانشناسی - اجتماعی در این نوشـتار بـه اختـصار «نظریـه امامـت و ولایـت » را از دو جنبـه درون دینـی و بـرون دینـی مـورد بحـث قـرار خـواهیم داد و نقـاط کلیـدی و عطـف آنهـا را فـراروی اربــاب معرفــت و اصــحاب حکمــت و یــاران طریــق تحقیــق و تــدقیق قــرار خــواهیم داد تـا خـود بـه نقـد نظریـه هـای رقیـب از جملـه نظریـه هـای رقیـب نظریـه علمـای ابــرار اســت کــه توســط حجــة الاســلام محــسن کــدیور (١٣٨٥: ٩٢، ١٠٢) مطــرح شـده اسـت کـه البتـه از نظریـه تکامـل نظریـه امامـت در تـاریخ توسـط شـیعه اخـذ شده است .