Abstract:
جهاد از عرصه هایی است که صوفیان نخستین در آن حضور پررنگی داشته اند. به سبب گسترش فتوحات اسلامی و جنگ های متعدد با کفار در قرن های نخستین هجری، بسیاری از صوفیان با سکونت در رباط های مرزی در جنگ برضد کفار مشارکت می کردند که دراین میان نام های حسن بصری، سفیان ثوری، ابراهیم ادهم، شقیق بلخی، حاتم اصم، عبدالـله بن مبارک، محمدبن کرام و پیروان فرقه کرامیه درخور توجه است. اگرچه گاهی حضور در این خانقاه های مرزی با تن پروری همراه می شد و نیات صوفیان را به انگیزه های منفعت طلبانه آلوده می کرد، بسیاری از این مجاهدان با روزی خوردن از دسترنج خود می زیستند و در این جنگ ها نیز به شهادت رسیده اند. از آغاز تدوین کتاب درمیان متصوفه، صوفیان بسیاری به مسئله جهاد پرداخته اند و در آثار خود بحثی مشبع دراین باره مطرح کرده اند که می توان از کلاباذی، ترمذی، نفری، سراج، مکی، خرگوشی و سلمی یاد کرد. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و رجوع به منابع اصلی و نزدیک به سرچشمه های عرفان، کیفیت مشارکت صوفیان در جهاد و مسئله جهاد در کتاب های متصوفه بررسی شده است
The early mystics were actively involved in Jihads wherein they strove for social and political activism and alsofought the enemies of God. Because of the Islamic conquests and wars against the infidels in the early centuries AD، many Sufis lived in conventson the borders and participated in the war against enemies. Among them the names of Hassan Basri، SufyanSauri، Ibrahim Adham، ShaghighBalkhi، Hatam Assam، Abdullah IbnMubarak، Mohammed ibn Karram and the followers of the Karramiyeh are noteworthy. Also،when Sufis began to write books، many of them concentrated on the issue of Jihad; among these writes we can refer toKolabazi، Tirmazi، Neffari، Sarraj، Makki، Khargushi and Sollam .This article is a library based research and draws on the major primary sources on Mysticism. It aims to study the quality of the presence of the Sufis in Jihads، and the issue of Jihad in books by the Sufis.
Machine summary:
"گاهی حضور در جنگ ها به انگیزة بهره مندی از غنائم صورت می گرفت که این منفعت طلبی را خود صوفیه به نقد گذاشته اند، برخی از صوفیان نیز در مواضع مشکوک با بینش عمیق سیاسی ، از حضور در جنگ های داخلی بی حاصل ، که تنها به کام عده ای از ستمگران بوده ، خودداری کرده اند، ولی حضور در سپاه مسلمانان و جهاد با کفار را حتی گاه در رکاب حاکمی ستمگر پذیرفته اند؛ زیرا در مورد نخست ، جنگیدن را به کام ستمگران و در مورد دوم ، جهاد را به نفع اسلام می دیده اند.
ک کیانی ، ١٣٨٩: ٧٣) او درباب با این موضوع با طعنه به منفعت طلبان عرصة سیاست ، مرکز خلافت اسلامی ، یعنی بغداد، را محل پادشاهان و زاهدان ریاکار دانسته و سروده است : «ایها الناسک الذی لبس الص - وف و أضحی یعد فی العباد الزم الثغر و التعبد فیه لیس بغداد مسکن الزهاد [ان بغداد للملوک محل و مناخ للقاری ء الصیاد] (همان ) ابن مبارک علاوه بر کتاب الزهد، که بسیار معروف است ، کتابی به نام الجهاد دارد که نزیه حماد در سال ١٩٧١ آن را چاپ کرده است ، ولی به علت تکنسخه ای بودن ، صورت مرضیه ای پیدا نکرده است .
علاوه براین ، از زمانی که متصوفه شروع به تدوین کتاب کردند ـ از کلاباذی و محاسبی و ترمذی گرفته تا مکی و سراج و سلمی ـ همگی ، در عنوان های جداگانه و فصل های ویژه ای به موضوع جهاد و غزو و آداب رباط نشینی پرداخته اند و مسائل نظری مربوط به این حوزه را تحلیل و بررسی کرده اند که خود حاکی از توجه به جهاد درمیان صوفیان نخستین از جنبه های نظری است ."