Abstract:
در منظومه فکری و ساختار فلسفی فلوطین عالم از سه اقنوم تشکیل شده است که اساسی ترین آنها اقنوم احد است. فهم حقیقت اقنوم احد راهی برای شناخت دقیق تفکرات فلوطین است. او بر تعالی و تنزیه احد چنان تاکید دارد که احد را از دایره وجود خارج می-کند و معتقد است که احد فوق وجود می باشد. وجود نتیجه فوران و لبریزی احد است. احد چون پر و کامل است همچون خورشیدی پرتو افکنی و نورافشانی می کند. عالم سرریز فیض الهی است و از این لحاظ اراده خالق در خلقت وجود ندارد. در این مقاله سعی شده است حقیقت احد و فوق وجود بودن آن از دیدگاه فلوطین تبیین شود. و نشان داده شود که فوق وجود بودن احد از وجود بودن او تبیین معقول تری دارد.
Machine summary:
"برای رسیدن به احد که از نظر فلوطین فوق وجود است باید از دانش مفهومی فراتر رفت زیرا دانش مفهومی یا به عبارتی شناسایی علمی و نظری با عدد و کثرت سر و کار دارد و ماهیات محدود را در حیطه خود قرار میدهد.
آنچه پیشتر از هر وجودی است چگونه ممکن است وجود یافته باشد خواه از طریق دیگری و خواه از طریق خود؟» (فلوطین، 1366، ص1059) فلوطین در بخش دوم تاسوعات ضمن بیان این مطلب که واحد همه چیز است و در عین حال هیچ یک از چیزها نیست زیرا اصل و مبدأ همه چیز نمیتواند خود، آن چیزها باشد، به این نکته اشاره دارد که چگونه ممکن است از این واحد که خود بسیط است چیزهای کثیر پدید آیند؟ او در پاسخ اینگونه میگوید: چون هیچ چیز در او نبود همه چیز میتواند از او بر آید و برای اینکه هستی پدید آید، واحد، خود نمیتوانست هستی باشد بلکه تنها میتوانست پدید آورنده هستی باشد و هستی باصطلاح، نخستین شدن است چون نخستین کامل و پر است روی آوردنش به «او»، «هستی» را پدید آورد و نگرشش به «او» سبب پیدایی «عقل» شد...
(فلوطین، 1366، ص 670) با توجه به مطلب فوق درمییابیم که همان گونه که ارسطو در اثبات خدا از برهان حرکت استفاده مینماید و در این برهان بوسیله عنصر حرکت که ویژگی اساسی عالم است محرک لایتحرک را اثبات میکند، فلوطین نیز با اعتقاد به این موضوع که اصل و مبدأ هر چیز نمیتواند خود آن چیزها باشد بر این باور است که اگر احد خود متصف به وجود باشد نمیتواند وجود آفرین باشد همچون ارسطو که معتقد است محرک نخست نمیتواند متحرک باشد."