Abstract:
آکوئیناس، برخلاف تلقی شارحان بزرگی چون ژیلسون، نه تصحیحی در برهانهای امکان سینوی و ابنرشدی صورت داده است، و نه اساساً به مواضع اختلاف آنها آگاهی داشته است. از این رو حتی نتوانسته است در موارد اختلاف آنها، آگاهانه وارد بحث شود و داوری درستی بکند یا دست کم از یکی از آن دو آگاهانه جانبداری کند. تقریر نخست او ترکیبی ناشیانه از تقریرهای سینوی و ابنرشدی است که حاکی از عدم تسلط او بر مبانی فلسفی ابنسینا و ابنرشد است. در تقریر دوم هم بنا بر یک قرائت از آن، همین اشکال وارد است، علاوه بر آن که فرضهای نادرستی هم در کار آورده است. در هر حال، او تحت تأثیر ابنرشد برهانهای خویش را دو مرحله ای تنظیم کرده است، بی آن که بداند که ابنرشد در این کار معذور بوده است.محوریت علل و معلولهای طبیعی در این برهان و تطبیق امتناع تسلسل بر آن از دیگر اشکالات این تقریر است.
Machine summary:
سـؤال اصـلي در اين مقاله اين است که آياآکوئيناس برهان وجوب و امکان را تصحيح و تقويت کرده اسـت ؟ براي رسيدن به پاسخ اين پرسش بايد ديد آياآکوئيناس - که برهان هاي امکان سينوي و ابن رشـدي را ديده - به موضـع اختلاف ابن رشد با ابن سينا در به کارگيري «امکان » و «ضرورت » و ِ لوازم هر يک از دو تلقي و قوت و ضــعف آن ها واقف اســت و با پرهيز از ضــعف هاي آن دو تلقي، «امکان » و «ضــرورت » را در معناي ســومي به کار ميبرد ياآگاهانه در پي يکي از آن دو ميرود؟ و در صـورت اخير آيا در تقرير برهان امکان خويش نوآوري و دقت خاصي داشته است که برهان او را ِ از برهـان امکان فارابي، ابن ســـينا يا برهان امکان ابن رشـــد، متمايز و نســـبت به آن ها ممتاز کند؟ و در نهايت ، آيا تقرير او از حيث ماده و صورت منطقي معتبر است ؟ ِ فرضــيۀ ما اين اســت که آکوئيناس برهان وجوب و امکان را تصــحيح و تقويت نکرده اســت و تقريرهاي او از اين برهان - بر خلاف نظر ژيلســون که ميگويد: «توماس آکويناس دقيق ترين تقرير قـابل تصـــور اين برهان را ارائه داده اســـت » (ژيلســـون ، ۱۳۷۵، ص ۴۶۹)- نه تنها نســـبت به تقرير ِ پيشينانش هيچ برتري ندارد، بلکه مرجوح و پريشان است .
«God in Philosophy (Philosophical arguments to prove the existence of God)».