Abstract:
در این پژوهه، فرصت مطالعهی اکادمیک قابلیتهای زبانی کهن و صیل زبان پارسی در لهجه و گفتار پناهندگان افغانستانی مورد بررسی قرار گرفته و برخی از قابلیتها و تفاوتهای لهجهای پناهندگان با جامعه ایران بررسی شده است و اصالت لهجهی خراسانی پناهنگان برای تبیین و تحلیل متون کهن پارسی و همخوانی لهجهی کنونی پناهندگان با آن نشان داده شده است.
Machine summary:
پارس نخست باید مشخص کرد که سرزمین پارس تاریخی کجا است و زبان پارسی منسوب به کجا و کدام حوزهی تاریخی و فرهنگی است؟ پارس تاریخی و سرزمینی پارس، در اوستا، کهنترین متن سرزمینی و فرهنگی ائیرینم وئیجه یعنی حوزهی هندوکش و هیرمند، به نام «اوپائیری سئن» و به معنای فراتر از پرش عقاب، یاد شده است.
در متنهای کهن اوستا و پهلوی به روشنی تمام، از جاری شدن رودهای «هریرود»، «هیرمندرود»، «بلخرود» و «مرو رود» از اوپائیری سئن، اپارسن و پارس سخن گفتهاند که بدون تردید این رودها از کوههای بابا و هندوکش که در مرکز افغانستان جاگیر است؛ سرچشمه گرفته است از کوههای بابا و هندوکش، شش رود برخاسته که افزون بر چهار رودخانهی بالا، کابل رود نیز از این کوهها جاری میشود.
مرحوم پور داود، اوستا شناس برجسته نیز ضمن نقل مستندات متون پهلوی، اوپائیری سئن و اپارسن را کوههای بامیان در مرکز افغانستان دانسته است: «این کوه در نوشتههای پهلوی «اپارسن» (Aparsen) یاد شده است، بندهش فصل 12، فقره 9: «اپارسن، گذشته از البرز، بزرگترین کوه است، در فصل 20 بندهش که از رودها سخن رفته در فقرات 16، 17، 21 و 22 گوید: «هریرود از اپارسن روان است، هلمند رود که در سکستان [سیستان] است؛ سرچشمهاش در اپارسن میباشد.
چون دین زرتشت در دامنههای کوه اوپائیری سئن نازل شده، دین زرتشت هم به «دین پارسی» شهرت یافت و زبان کتاب این دین [اوستا] نیز پارسی خوانده شده است.