Abstract:
اگر مطالعه بزهدیدگان نخست در قالب یک دیدگاه منفینگرانه با تاکید بر نقش و تقصیر بزهدیده در رویداد جنایی (بزه) از بطن جرمشناسی سربرآورد، اکنون بیش از سه دهه است که همه نگاهها به حمایت از این اشخاص آسیبپذیر جهت یافته است. بدین ترتیب، بزهدیدهشناسی حمایتی یکی از رویکردهای نوین جرمشناسی است که رفته رفته به کسب استقلال در سرزمین علوم جنایی نزدیکتر میشود. در این میان، بینالمللی شدن این رویکرد مطالعاتی که همسو با فرایند جهانی شدن سرعت بیشتری به خود میگیرد آن را به یکی از کانونهای توجه در سطح سیاستگذاری بینالمللی و یکی از دغدغههای مهم سیاستهای جنایی تبدیل کرده است. همسو با این تحول، سازمان ملل متحد پس از به انجام رسیدن پژوهشهای جرمشناسانه بسیاری از کشورها در این حوزه، با بهرهگیری از یافتههای این پژوهشها تلاش خود را برای پیریزی اصول و ملاکهایی جهانی برای حمایت از بزهدیدگان بکار بسته است. « اعلامیه اصول بنیادی عدالت برای بزهدیدگان و قربانیان سوءاستفاده از قدرت » سرآمد این تلاشها و به منزله منشوری دربردارنده استانداردهای جهانی در چارچوب یک بزهدیده شناسی حمایتی به شمار میآید که بررسی مفاد آن موضوع این مقاله را تشکیل میدهد.
Machine summary:
: بزه دیده ، بزه دیدگی ، رفتار منصفانه ، جبران ، جبران خسارت ، پرداخت غرامت ،کمک به بزه دیدگان ، سوءاستفاده ازقدرت * دانشجوی دکترای حقوق کیفری و جر م شناسی دانشگاه شهید بهشتی درآمد در نظام های عدالت جنایی امروزی ، بزه دیدگان از نقش و جایگاه درخور توجهی بهره مند نبوده و بر خلاف متهمان و بزه کاران به حقوق و نیازهای آنان به نحو شایسته ای توجه نشده است .
٥. فراهم کردن ساز و کارهای جبران و آ گاه سازی بزه دیدگان از آن پارا گراف پنجم اعلامیه با به رسمیت شناختن یکی دیگر از حقوق بنیادی برای بزه دیدگان به نام «حق جبران ١٣» پیش بینی میکند که هرگاه توانمند ساختن بزه دیدگان در دستیابی به جبران از راه شیوه های رسمی و نارسمی کارآمد، منصفانه ، ارزان و دست یافتنی ضروری است ، ساز و کارهای قضایی و اجرایی باید ایجاد و تقویت شود.
بدین ترتیب ، اعلامیه به موجب مفاد این پارا گراف برای دولت ها در قبال جرم های ارتکابی مأموران خود نوعی مسؤولیت مدنی و به زبان بزه دیده شناسانه جبران خسارت دولتی در نظر گرفته است .
تعریف بزه دیدگان سوءاستفاده از قدرت پارا گراف هجدهم از بخش دوم اعلامیه این بزه دیدگان را اشخاصی تعریف میکند که به دنبال فعل ها یا ترک فعل هایی که هنوز در قوانین داخلی جرم شناخته نشده ، ولی نقض کننده هنجارهای شناخته شده بین المللی در زمینه حقوق بشرند، به شکل فردی یا گروهی به آسیب بدنی یا روانی ، درد و رنج عاطفی ، زیان اقتصادی یا آسیب اساسی به حقوق بنیادی خود دچار شده اند.