Abstract:
آیه 33 سوره اسراء از شهرت تاریخی برخوردار است؛ زیرا معاویه با تمسک بدان و بهبهانه اینکه ولیّ دم خلیفه مقتول است، از بیعت با امام علی سر باز زد. این آیه از شهرت فقهی نیز برخوردار است؛ زیرا احکام متعدد فقهی همچون «اصل حرمت قتل هر انسان فارغ از دین و وضعیت او»، «ضابطه قصاص نفس» و «مشروعیت قصاص» از آن قابل استخراج است، ولی بیشک یکی از فرازهای مهم آیه، عبارت «من قتل مظلوما» میباشد که در شمول آن بر برخی موارد تاملاتی است؛ مانند «مرتکب جرم حدی مستوجب سلب حیات که بهوسیله غیرامام و حاکم بهقتل رسیده است»، «قاتلی که بهوسیله غیر ولیّ دم و ماذون ازسوی او کشته شده باشد»، «کسی که کشته شده است و قاتل ادعا میکند در دفاع مشروع او را کشته است، بیآنکه بتواند اثبات کند» و... .
مقاله حاضر ضمن بیان شان نزول آیه و اصل حرمت قتل، به تبیین و تطبیق یا عدم تطبیق عبارت «من قتل مظلوما» بر موارد مشکوک میپردازد.
Machine summary:
در ابتدای سوره، دستورات الزامی اعم از واجب و محرم بیان شده است تا آیه 33 که میفرماید: «و لاتقتلوا النفس التی حرمالله إلا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلایسرف فیالقتل إنه کان منصورا: مکشید نفسی را که خداوند کشتن او را حرام کرده است، مگر از روی حق و کسی که مظلوما کشته شود، برای ولی او قدرتی قرار دادیم؛ پس در کشتن اسراف نورزد که او یاری شده است».
از عبارت برخی استفاده میشود که قتل در آیه شامل قتل خطایی نیز میشود؛ حتی قتل خطایی محض؛ زیرا مقصود از «قتل مظلوما» آن است که بدون اینکه شخص کاری کرده باشد که قتلش مباح باشد، کشته شده است؛ گرچه عدوانا بهقتل نرسیده است؛ درنتیجه سلطنت ولی دم شامل دیه میشود (اردبیلی، [بیتا]، ص673).
ایشان دو دلیل برای این حکم میآورند: اولا، قصاص مقتضای اصل است؛ زیرا اینکه قاتل مرتکب قتل عمد شده که موجب قصاص است، بالوجدان معلوم است، ولی او ادعای دفاع از جان یا عرض یا مال دارد و درصورتی که شک در دفاع باشد، اصل، عدم دفاع است؛ ثانیا، صحیحه داودبنفرقد که درادامه خواهد آمد نیز بر این مطلب دلالت میکند (همان).
پرسشی که باقی میماند اینکه اگر قتل ثالث بهوسیله اکراهشونده عدوانی باشد و درعینحال قصاص نداشته باشد، در ضابطه قصاص (إزهاقالنفس المعصومة المکافئة عمدا عدوانا) چه قیدی باید افزوده گردد؟ شاید بتوان گفت اکراهکننده سبب اقوی از مباشر است؛ چنانکه از روایت سکونی استفاده میشود و درنتیجه اصلا قتل به اکراهشونده منتسب نیست و او مرتکب إزهاقالنفس نشده است؛ اما چنین سخنی را نمیتوان ازجانب آیتالله خویی به اشکال یادشده پاسخ داد؛ زیرا ایشان اکراهکننده را سبب اقوی از مباشر نمیداند (خویی، 1422، ج42، صص14 و 20ـ21).