Abstract:
مقاله حاضر با روش تحلیلی و انتقادی، به بررسی موضع ابن عربی در باب معناشناسی اخلاق و مشخصاْ به تحلیل نقش وحی در معنا بخشیدن به اخلاق از منظر این متفکّر میپردازد. نتیجه بحث اینکه وی در عین قبول بداهت معانی اخلاقی، آنرا فاقد معنای مستقل از شریعت شناخته و به نقش تأسیسی وحی در ارزشگذاری اعمال باور دارد. از نگاه ابن عربی عملی که اخلاقاْ خوب خوانده شود، به جواز شرعی نیز متصف میگردد؛ که بدین ترتیب تعابیر اخلاقی و شرعی مفهوماْ مساوی و مصداقا ْمساوق با یکدیگرند. در مقام بررسی این رأی، ضمن یک ملاحظه انتقادی به این دریافت میرسیم که ابن عربی با تأکید بر واقعیت و عینیت اخلاق و قبول تساوق اخلاق و خیر، لاجرم بداهت مفاهیم اخلاقی را مقبولتر از ایده بدیل ساخته است. در این نگرش، آموزه وحی در جهت ترمیم ابهامات مصداقی عمل میکند و مرتبه عالیتری از معانی اخلاقی را متجلّی میسازد. با این ملاحظه، هرچند پذیرش نقش امضایی و ارشادی شریعت در معنا بخشیدن به واژگان اخلاقی تکملهای بر آراء ابن عربی به حساب میآید، اما با ارکان اندیشه این متفکّر سازگار میماند.
Machine summary:
در ادامۀ بحث حاضر به این پرسش پاسخ میدهیم که از نگاه ابن عربی میان معانی اخلاقی و مصطلحات شرعی چه نسبتی برقرار است؟ به این معنا که آیا اخلاقیات در دلالت معنایی خود به زبان شریعت وابستهاند؟ یا اینکه صرف نظر از انشائات شارع، واژگان اخلاقی دلالت مستقل (بدیهی) دارند؟ بهمنظور دست یافتن به پاسخ، پس از بررسی معنای اخلاق در اندیشۀ ابن عربی، به بحث اصلی مقاله که بررسی تأثیر وحی بر معانی اخلاقی است، میپردازیم و ضمن طرح ملاحظۀ انتقادی- که در حکم جمعبندی مواضع به ظاهر متفاوت ابن عربی و بازسازی موضع نهایی این متفکر است- مقاله را به پایان میرسانیم.
(ابن عربی، ۱۳۹۱: ۱۵۲) از اینرو میتوان گفت وی به وضوحِ معنایی تعبیر حیات اخلاقی و تعریفپذیری اخلاق عنایت داشته و با توجه به تعالی مفاهیم مرتبط با خداوند در اندیشۀ خود، اخلاقی بودن را واجد معنای واضح، حامل دلالت و حاوی وجه متعالی معرفی کرده است.
(همان) با این همه همچنان باید به محدودیّتهای وجودی و معرفتی انسان و نقصان او در درک معانی مندرج در علم الهی توجه داشت که به بیان ابن عربی: «اگر شنیدی که صوفی میگوید: من نسخهای از عالم هستم، معنای سخن این نیست که تمام آنچه در عالم گشته در یک زمان در او موجود است، بلکه او آمادۀ قبول [تمام] عالم است.
» (همان: ۱۱۵) این همه به فهم معنای حیات اخلاقی در اندیشۀ ابن عربی کمک میکند که طبق آن، رعایت حریم و حدود الهی با زیستن به شیوۀ اخلاق مطلوبِ حق تعالی مقارن خواهد بود.