Abstract:
یکی از مباحث مهم در حوزۀ اسماء و صفات الهی، اثبات علم پیشین الهی به ذات قبل از ایجاد ممکنات است. ظاهر روایت عمران صابی از امام رضا (ع) نیاز خداوند به چنین علمی را منتفی دانسته و این سبب ناسازگاری با روایات مثبت مطلق علم الهی، ازجمله حدیث دیگر از امام رضا (ع) شده است. شارحان این حدیث از میان محدثان، فلاسفه و عرفا در تبیین و حلّ این ناسازگاری اختلافنظر دارند. علامه مجلسی چهار توجیه ذکر میکند که همه آنها قابل نقد است. قاضی سعید قمی ظاهر حدیث را می پذیرد و آن را حمل بر مقام احدیت میکندکه این دیدگاه نیز با روایات مثبت صفات ذاتی سازگاری ندارد. علامه جعفری فقط از اصل «هوهویت» در توجیه روایت استفاده میکند و حمل روایت بر علم حضوری را نمیپذیرد. در این میان، دیدگاه ملاصدرا که بر اساس علم حضوری و قاعده «هوهویت» بنا شده، در حلّ این تعارض، با روایت امام رضا (ع) سازگارتر دانسته شده است.
One of the important issues in the field of divine names and attributes is God's previous knowledge to his essence before creating possible beings. According to the appearance of the Imran Sαbi's narration, Imαm Redα (A.S) denies God's need for such knowledge that is incompatible with another Imαm's narration in which God's knowledge to His essence is affirmed. The commentators of this narration like hadith scholars, philosophers, and mystics disagree in explaining and solving such incompatibility. ʿAllαmih Majlisi has mentioned four justifications that all of them can be criticized. Qαzi Saʿid Qummi accepts the apparent meaning of Hadith and attributes this knowledge to the level of Unity. This viewpoint is incompatible with those traditions in which the attributes of essence are affirmed. ʿAllαmih Jafari uses only the principle of identity in jusfying this Hadith and does not accept the attributing this to God's intuitive knowledge. In this article, Mullα Sadrα's viewpoint that is based on intuition knowledge and the principle of identity is more compatible with Imαm Redα's (A.S) Hadith in solving this contradiction.
Machine summary:
بـر اين اسـاس ، ملاصـدرا مـراد حضـرت از اثبـات علـم در مقـام ذات را بـه علـم حضـوري برميگردانـد و مـراد حضـرت از نفـي علـم را چنـان کـه در روايـت عمـران صابـي آمـده اسـت و در ايـن روايـت نيـز بـا عبـارت «قلْـت يراهـا و يْسـمعها قـال مـا کان محْتاجـاً إلـي ذلـک » بـه آن تصريـح شـده اسـت ، بـه علـم حصولـي برميگردانـد و چنيـن علمـي از خداونـد را نفـي ميکنـد.
توجيــه اول : بــر اســاس قاعــدٔە فلســفي «هــر موجــود مجــردي ، علــم حضــوري بــه خــود دارد و هــر شــي ء نــزد خــودش حاضــر اســت و نيــازي بــه تصــور زائــد نــدارد» (نصيرالديــن ،۱٤۰۳ق ، ج ۳: ۳۰٤؛ بهمنيــار،۱۳٤۹: ٥۷٤؛ ملاصــدرا، ۱۹۸۱، ج ۳: ۲۹۱ - ۲۹۲) و وجــودي دانســتن علـم (ملاصـدرا، همـان ) حضـور ذات الهـي نـزد ذات بـراي شـناخت ذاتـش کافـي اسـت و نيـازي بـه وجـود غيـر نـدارد امـا نکتـۀ قابـل ملاحظـه در ايـن اصـل ايـن اسـت کـه بـر ايـن مبنـا، تفاوتـي بيـن علـم حضـوري انسـان و خداونـد نيسـت ، درحاليکـه بسـياري از انسـان ها در علـم حضوري خـود نيازمنـد بـه تصـور زايـد از خـود بـراي تمايـز و نفـي خـود از غيـر (سـاير موجـودات ) هسـتند، درحاليکــه بــر اســاس ايــن قاعــده ، نيــازي بــه تصــور و نفــي غيــر نيســت .
ايـن توجيـه ازنظـر نگارنـده مقتضـاي روايـات امـام رضـا اسـت ؛ بنابرايـن مـراد سـائل در حديـث عمـران صابـي اثبـات علـم الهـي بـدون نيـاز بـه نفـي غيـر بـوده اسـت تـا وحـدت حقـه خداونـد در مقـام ذات خدشـه دار نشـود.