Abstract:
شبیهسازی به عنوان تکنولوژی نوظهور، کانون توجه دولتمردان، پزشکان، حقوقدانان، فقها و سایر محافل علمی قرار گرفته است. در جریان شبیهسازی که انتقال هسته سلول جسمی به تخمک بدون هسته است، موجودی مطابق با صاحب سلول جسدی به وجود میآید و این پدیده علاوه بر اینکه دریچهای نو به روی جامعه بشری در خصوص خصایص درمانیاش باز میکند، نگرانیهایی را پیشروی جامعه بشری قرار میدهدبا این حال نظری قاطع درباره جواز یا حرمت آن توسط فقها بیان نشده است. عالمان یهودی درزمینه شبیهسازی درمانی سه دیدگاه متفاوتحرمت،جواز و وجوبرااختیارنمودهاند. و آیین مسیحیت بااستنادبه اصولی چون حفاظت از کرامت انسانی،شبیهسازیرا ممنوع اعلام نمودهاند. از طرفی توجه متفکرین عالم، بویژه عالمان دین و اخلاق را به خود مشغول کرده است و از نظر بسیاری از مخالفان، شبیهسازی انسان حداقل با بعضی از آموزههای اصلی دین ناسازگار است و اعمال این تکنیک در عرصه انسانی، به لحاظ اعتقادی با ایمان و عقاید اسلامی منافات دارد. پارهای از اخلاق گرایان و عارفان بودایی نیز در این زمینه با حمایت مشروط از اعمال این گونه فناوری اظهار میدارند؛ تا آنجا که این شیوه به نفع زوجهایی باشد که آرزوی داشتن فرزند را دارند و درد و محنتی را به همراه نداشته باشد قابل اعمال است و در مقابل این اندیشه، پارهای دیگر از عرفای بودایی براین عقیدهاند که تولید مثل انسان از این رهگذر، باعث میگردد بنیان و شالوده آدمی تحلیل رود. درایننوشتارسعی شده شبیهسازی انسان در عرفان و ادیان غیراسلامی مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به مباحث قید شده درباره شبیهسازی میتوان نسب طفل شبیه سازی شده را مشروع دانست و همانند فرزند طبیعی حقوق حضانت، ولایت، نفقه، توارث، وصیت و... را بر آن جاری کرد.
As an appearing technology, cloning has attracted the attention of
politicians, physicians, lawyers and other academical communities. During
cloning which includes the transfer of a nucleus to a nucleus – free ovum,
a creature in accordance to the donor of the nucleus will be created and
along with a shedding light to the human society regarding treatment, this
phenomenon poses concerns to this society. However, no decisive
expression is not made by the scholars in this respect. Jewish scholars took
three different viewpoints – forbidding, permission and necessity – and
Christian ones forbid the cloning to the sake of protecting the human
dignity. On the other hand, cloning attracts the attention of the religious
and ethical scholars and from the most of the opponents’ point of view,
cloning of human is at least in contradiction to most of the main religious
teachings and application of this technique in human realm is in
contradiction to Islamic beliefs and faith. Some of the Buddhist moralists
and mystics conditionally support the application of this type of
technology; that is, it must be useful for those couples who dream for
having a child and it must not be accompanied with pain and trouble.
Contrary to this opinion, other Buddhist mystics believe that human
reproduction in such a way results in deterioration of the human essence
and foundation. In this research, some of the jurisprudential – legal and
ethical aspects of the cloned person are analyzed. According to what is
expressed about cloning, the genealogy of the cloned child can be
considered as legal and similar to the natural – born child, such children
are entitled to have custody, guardianship, alimony, inheritance and will
among other rights.
Machine summary:
در این نوشتار سعی شده به استناد برخی دلایل و نظرات عالمان یهود، مسیح و اسلام، به بررسی فقهی حقوقی مسأله شبیهسازی انسان پرداخته شود تا مشخص گردد که آیا این افراد نیز همانند فرزندان طبیعی، از جنبههای فقهی حقوقی بهرهمند خواهند شد تا احکام خاص آنها دارا باشند یا خیر؟ معنا و مفهوم شبیه سازی شبیهسازی (کلونسازی) که به آن کلونینگ گفته میشود از کلمه یونانی کلون، به معنی قلمه زدن، جوانه زدن و تکثیر کردن گرفته شده است و کلونینگ هم عبارت است از بریدن و تکثر کردن.
در این عرفان، تلاشها و اقدامات برای دستیابی به موجودهای انسانی بدون هیچ رابطهای جنسی از رهگذر شبیهسازی و بکرزایی، مخالف با قانون اخلاقی تلقی میگردد زیرا این طریق در تضاد با کرامت تولید مثل انسان و نیز عقد و رابطه زناشویی است.
در این مبحث با فرض مشروعیت شبیهسازی انسان و رفع نسب قانونی طفل، با تکیه بر حقوق مدنی و فقه، همچنین با فرض پذیرش اینکه صاحب سلول جسمی، حکم پدر یا مادر طفل را خواهد داشت؛ به بیان احکام حقوقی حاکم بر نسب شامل حرمت نکاح، حضانت طفل، ولایت قهری، الزام به انفاق، وصیت و توارث خواهیم پرداخت: حرمت نکاح از معمولترین و رایجترین آثار فقهی مربوط به نسب، بحث نکاح است که تفاوتی بین نسب مشروع یا نامشروع وجود ندارد.