Abstract:
فلسفه از جمله علومی است که همواره مورد هجمه مخالفان یا تایید موافقان بوده است. عدهای قواعد فلسفه را فاقد حجیت دانستهاند و عدهای آن را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات و روایات، دخیل میدانند. از جمله روشهایی که میتواند کاربرد اینگونه قواعد را در تفسیر متون دینی به منصه ظهور برساند بررسی گستره این قواعد در تفاسیری است که با گرایش فلسفی نگاشته شده است و بررسی تفسیر المیزان که به قلم مفسری فیلسوف به رشتة تحریر در آمده است میتواند کاربرد فلسفه را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات شریفة قرآن نمایان سازد. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی کاربرد قواعد فلسفی در تقسیر آیات مربوط به توحید ربوبی مورد بررسی قرار میدهیم. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که قواعد فلسفی تا چه میزان در تفسیر متون دینی کارایی دارد. ایشان در تفسیر آیة 73-84 انعام با طرح قاعده «نیاز معلول به علت در مرحلة بقاء» استدلال ابراهیم علیه السلام بر توحید ربوبی را به تصویر کشیدهاند. همچنین او از قاعده «معطی شیء نمیتواند فاقد شیء باشد» و قاعدة «سنخیت بین علت و معلول» در تفسیر آیة 258 بقره و رد استدلال نمرود بر اینکه زنده میکند و میمیراند، بهره جسته است. ایشان برای تبیین برهان تمانع در تفسیر آیة 22 انبیاء نیز دو قاعدة فلسفی «منحصر در فرد بودن نوع مجرد» و «سنخیت بین علت و معلول» را به کار میگیرد.
Machine summary:
روش کار توصیفی- تحلیلی است و با مراجعه به تفسیر المیزان مواردی را که علامه طباطبـایی بـا اسـتناد به قواعد فلسفی به توضیح توحید ربوبی پرداخته اند جمع آوری، تحلیل و بررسی شده اسـت .
البتـه در این مقاله سعی شده حتی قواعدی که علامه بدون اشارة مستقیم به آن ها در متن تفسـیر بـه کـار برده اند استخراج شود تا به این پرسش ها پاسخ دهـد کـه قواعـد فلسـفی چـه کـاربردی در تفسـیر آیات مربوط به توحید ربوبی دارد؟ گستره و گونۀ به کارگیری قاعده نیاز ممکـن در مرحلـۀ بقـاء در تفسیر آیات ربوبی از سوی علامه چه گستره و گونه ای دارد؟ گستره و گونۀ به کارگیری فاقد شیء نمی تواند معطی شیء باشد در تفسیر آیات ربوبی توسط علامه چه گستره و گونـه ای دارد؟ گستره و گونۀ به کارگیری قاعده منحصردر فرد بودن نوع مجردات در تفسیر آیات ربوبی توسط علامه چه گستره و گونه ای دارد؟ پیشینه همان طور که اشاره کردیم ، صدرالمتألهین در تمسک به قواعد فلسفی در تفسیر آیات قرآن کریم پیشرو به شمار میآید.
اما در این عنوان خاص پایان نامه ای با عنوان کلی«برداشت های فلسفی علامه طباطبایی از قرآن در تفسیر المیزان ١» موجود است که تنها به بررسی مطالبی پرداخته شده است که علامه تحت عنوان «بحث فلسفی» در پایان تفاسیر آیات بیان داشته اند.
علیه السلام علامه طباطبایی در ذیل آیۀ ٢٥٨ سوره بقره ٧، در تفسیر سخن حضرت ابراهیم در معرفی خداوند به اینکه او کسی است که زنده میکند و میمیراند به این قاعده تمسک کرده و میفرماید: منظور ابراهیم (ع ) از جمله " ربی الذی یحیی و یمیت " حیات و موتی است که در موجودات جاندار و با اراده و شعور میبینیم .