Abstract:
شعر بیدل دهلوی یکی از دیریابترین اشعار تمام ادوار شعر فارسی است. عوامل متعددی در پیچیدگی شعر بیدل دخیلند که اغلب آنها نیز به نوبۀ خود مقوله های سبکساز وی را تشکیل میدهند؛ یکی از این عوامل تعقیدساز شعر بیدل، «بازی با کلمات» است. بازی با کلمات، که یکی از نقاط ثقل جمالشناسی شعر بیدل است؛ به این صورت در شعر وی جلوه گری میکند که بیدل برای دستیابی به معنی بیگانه و طرز نو و خلق تناسبهای غیرقابل پیشبینی، از زاویه ای غیرعرفی به کلمات نگاه میکند. این بازیهای هنری در اشعار بیدل دهلوی در سطح کلمه، با انواع فعلها و اسمها صورت میگیرد. نگارندگان کوشیده اند در این جستار به شیوۀ تحلیل محتوا به بررسی «بازی با کلمات» به عنوان یکی از شاخصه های سبکی اشعار بیدل بپردازد. حاصل پژوهش نشان میدهد که این شگرد در سطح انواع فعل و اسم اعمال میشود، و از میان افعال در «کشیدن، خوردن، رفتن» و از بین اسمها در «تردستی، آب، خواب، شور» بسامد بسیار بالایی دارد و بیدل برای نیل به این هدف، اغلب از آرایه هایی نظیر ایهام، ایهام تناسب، تبادر، استخدام، استثنای منقطع، جناس تام، حسن تعلیل و ... استفاده میکند و گاهی نیز به شگردها متوسل میشود که جزء صنایع ادبی محسوب نمیشوند، از مهمترین آنها میتوان به توجه به معنی ظاهری هسته یا کلمۀ مرکزی در عبارتها و ترکیبهای کنایی و توجه به معنی غیر متعارف کلمه نام برد.
Machine summary:
١-٣) پيشينه و ضرورت تحقيق در مورد شناخت شاخصه هاي سبکي بيدل ، کارهاي ارزشمندي انجام يافته است که از آنها جمله ميتوان به مباحثي در کتابهاي شاعر آينه ها از محمدرضا شفيعي کدکني(١٣٧٦)، بيدل ، سپهري و سبک هندي از سيد حسن حسيني(١٣٨٧)، طرز تازه از حسين حسن پور آلاشتي(١٣٨٤)، دري به خانۀ خورشيد از اسدالله حبيب (١٣٩٨) اشاره کرد.
همچنين مقاله هاي مفيدي در اين زمينه نوشته شده است که از آن جمله اند: «مخالف خواني و انحراف از نرم در شعر بيدل دهلوي» از رجب توحيديان (١٣٩٥)، «بررسي چند شگرد صرفي ادبيساز زبان در سروده هاي بيدل دهلوي» از عباسعلي وفايي و سيده کوثر رهبان (١٣٨٩)، «بررسي حساميزي در غزليات بيدل دهلوي» از شراره الهامي(١٣٨٧)، «ساخت وابسته هاي عددي خاص در غزليات بيدل » از رقيه کاردل ايلواري(١٣٩٠)، «بررسي ويژگيهاي سبکي بيدل دهلوي» از عباسعلي وفايي و سيد مهدي طباطبايي(١٣٨٩)، «ويژگيهاي بنيادين غزلهاي ميرزا عبدالقادر بيدل دهلوي» از مهوش واحددوست (١٣٨٩).
١- ٢) افعال ٢-١-١) کشيدن خجلت تصوير عنقا تا کجا بايد کشيد؟ با صدف گم گشته رنـگ خامـۀ بهـزاد مـا (غزليات بيدل ، ٣٣٥/١) در بيت فوق بيدل ، با «کشيدن » برخورد هنري کرده است ، به اين ترتيب که عبارتِ مورد نظر وي در اينجا، «خجالت کشيدن » است ، ولي بيدل ، معني ديگر «کشيدن » (= نقاشي کردن ) را نيز به صورت مستتر در خيال خود داشته ، از اين روي با ذکر کلماتي نظير «صدف »، «رنگ »، «خامه »، «بهزاد» مراعات النظيري بين کلمات آفريده که پايه هاي آن بر روي صنعت «ايهام تناسب » و «استخدام » بنا شده است .