Abstract:
جسم نزد بسیاری از فیلسوفان یونانی همچون ارسطو و حکمای اسلامی همچون ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا پیوسته «متصل» است که البته این دیدگاه، نظر ذرهگرایان را که قایل به گسستگی جسم هستند، نفی میکند. با توجه به اینکه آخرین یافتههای فیزیک جدید نیز با دیدگاه پیوستگی جسم مقارنه دارد، ما در این مقاله برآنیم وجوه تقارن میان دیدگاه غالب در فلسفه اسلامی و فیزیک جدید در خصوص پیوستگی جسم طبیعی را کاوش کنیم. این وجوه عبارتاند از: پیوستگی میدانهای بنیادین طبیعت در مدل استاندارد ذرات بنیادی، وجود حد یا جزء مشترک در مفهوم فلسفی «اتصال» و نیز «میدان» در فیزیک جدید که در قالب انتگرال فوریه یا جمع پیوسته امواج و میدانهای ساده جزئی قابل تبیین است. علاوه بر این در این خصوص نیز بحث خواهد شد که مفهوم خلأ کامل (هیچ یا عدم) که بر اساس دیدگاه ذرهگرایی است، هم در فلسفه اسلامی و هم در فیزیک جدید- که در آن خلأ موجودی نه تنها خالی بلکه پیوسته و غنی است- طرد میشود.
الجسم "متصل" دايما من وجهه نظر العدید من الفلاسفه،لاسیما الیونانیین مثل ارسطو والعلماء الاسلامیین مثل ابن سینا والسهروردی والملا صدرا، لکن هذا الرای یدحض وجهه نظر اتباع علم الذره الذین یومنون بتفکک الجسم. بالنظر الی ان اخر نتايج الفیزیاء الحدیثه تقارن ایضا مع وجهه نظر استمراریه الجسم، فاننا نعتزم فی هذه المقاله استکشاف جوانب التناظر بین النظره السايده فی الفلسفه الاسلامیه والفیزیاء الحدیثه فیما یتعلق باستمراریه الجسم الطبیعی. هذه الجوانب هی: استمراریه الحقول الاساسیه للطبیعه فی النموذج القیاسی للجسیمات الاولیه، ووجود حد مشترک او مکون فی المفهوم الفلسفی ل "الارتباط" و"الحقل" فی الفیزیاء الحدیثه فی شکل تکاملات فوریه او المجموع المستمر للموجات والحقول یمکن شرح التفاصیل البسیطه. بالاضافه الی ذلک، سوف یقال ان مفهوم الفراغ الکامل (العدم او اللاشی) القايم علی وجهه النظر الجسیمیه موجود فی کل من الفلسفه الاسلامیه والفیزیاء الحدیثه – حیث یتم رفض الفراغ فی الوجود علی انه لیس فقط فارغا ولکنه مستمر وغنی.
The body is constantly known to be of "continuous nature" as viewed by many Greek philosophers, such as Aristotle and Islamic scholars such as Ibn Sina, Suhrawardi, and Mulla Sadra. This view, needless to say, opposes the view of atomists who believe in the discontinuous state of body. Given that the latest findings of modern physics also support the view of the continuity of body, in this article we intend to explore the aspects of correspondence of the dominant view in Islamic philosophy with modern physics regarding the continuity of the natural body. These aspects are: the continuity of the fundamental fields of nature in the standard model of elementary particles, the existence of a common limit or component in the philosophical concept of "continuity" and also the "field" in modern physics in the form of Fourier integral or continuous sum of waves and simple partial fields can be explained. In addition, it will be argued that the concept of a complete vacuum (nothingness or non-existence), which is based on the particle view, is refused in both Islamic philosophy and modern physics
Machine summary:
بررسي تطبيقي «اتصال جسم طبيعي » در فلسفه اسلامي با مفهوم «ميدان » در فيزيک جديد تاريخ دريافت : ٩٩/١/٣١ تاريخ تأييد: ٩٩/٨/١٨ فريد حجتي * * * مهدي منفرد ** * حبيب الله رزمي *** عسکر ديرباز **** * جسم نـزد بسـياري از فيلسـوفان يونـاني همچـون ارسـطو و حکمـاي اسـلامي همچون ابن سينا، سهروردي و ملاصـدرا پيوسـته «متصـل » اسـت کـه البتـه ايـن ديدگاه ، نظر ذره گرايان را که قايل به گسستگي جسم هسـتند، نفـي مـيکنـد.
مکانيــک کوانتــومي استاندارد که مبتني بر معادله شرودينگر است ، اشياي ميکروسکوپي و به خصوص اتم ها را اشيايي با حالت دوگانه ذره - موج معرفي ميکند و يک «ذره » (يـا شـي ء کوانتومي ) را يک شي ء با ابعاد به خصوص مکاني معين همانند فيزيـک کلاسـيک نمي داند، بلکه گستره حضور آن در هر مکان را محتمل ميداند که البتـه احتمـال حضور داراي شدت و ضعف است ؛ ولي به هر حـال شـي ء بـه معنـاي متعـارف / سال دوازدهم ، پاييز ١٣٩٩، شماره مسلسل ٤٥ 117 کلاسيکي آن در مکان معيني قرار ندارد و اصطلاحا همانند موج (البتـه نـه مـوج کلاسيکي ) در فضا گسترده است و از اصـل عـدم قطعيـت کوانتـومي هـايزنبرگ تبعيت ميکند؛ بدين معنـا کـه تعيـين همزمـان و دقيـق مکـان و انـدازه حرکـت (سرعت ) اشياي کوانتومي به شکل دقيق ممکن نيست و يک عدم قطعيت ذاتي بر آن حاکم است )١٩٨–١٧٢ :١٩٢٧ ,Heisenberg(.
)Stanford encyclopedia of philosophy, 2006: quantum field theory( / سال دوازدهم ، پاييز ١٣٩٩، شماره مسلسل ٤٥ 129 درنتيجه «ميدان » به عنوان شيء بنياديتر از ذرات بنيادين ، حقيقتي پيوسته است نه گسسـته و اين پيوستگي با نظر فيلسوفان در باب «اتصال » جوهري جسم قابل انطباق است .