Abstract:
کسب سهم مناسب از بازارهای اقتصادی، تعاملات سیاسی، فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بینالمللی نیازمند برقراری شرایط و خصوصیات تقریباً مشابهی در محیط داخلی است. حضور گسترده دولت در بازارهای ملی یکی از مهمترین عاملی است که مواجهه محیط داخلی علیالخصوص اقتصاد ملی را با رقابتهای جهانی تضعیف میکند. مطالعه حاضر باهدف بررسی تأثیر اندازه دولت بر شاخص جهانیشدن با تمرکز بر جهانیشدن اقتصاد در 95 کشور منتخب جهان بین سالهای 1985-2014 با استفاده از الگوی دادههای پانل با رویکرد گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) انجامگرفته است. در این مقاله شاخصهای متعددی مانند شاخص جهانیشدن KOF، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سهم صادرات کشورها از تولید داخلی موردبررسی واقعشده است. نتایج این بررسی نشان میدهد افزایش حجم دولت در اقتصاد تأثیر منفی و معنیدار بر روی شاخص جهانیشدن، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و صادرات دارد. لذا میتوان گفت حضور گسترده دولت، میتواند موفقیت یک جامعه در تعاملات جهانی و بازارهای بینالمللی اقتصاد را تضعیف نماید. همچنین اثرات سایر متغیرهای موجود در مدلها حاکی از آن است که توسعه انسانی، کنترل فساد، هزینههای تحقیق و توسعه و افزایش تولید داخلی تأثیر مثبت ولی تورم و نرخ بالای تعرفهها تأثیر منفی بر روی موفقیت اقتصاد در جذب سرمایههای بینالمللی و صادرات دارد.
Abstract Appropriate share of the economic markets, political interaction, social and cultural activities need international contact and properties almost similar conditions in the domestic environment. The presence of government in national markets one of the most important factors that indoor exposure especially with global competition undermines the national economy. This study aimed to investigate the effect of government size on globalization in 95 selected countries around the world between 1985-2014 using dynamic panel model (GMM) was performed. In this paper, multiple indicators for example globalization index KOF, attract foreign direct investment and share of export of domestic production has been studied. The results show that significant negative correlation between government size and globalization of society. It can be said that the widespread presence of government can interact successfully in a global society and international markets to weaken the economy. As well as the effects of other variables in the models suggest that human development, control of corruption, expenditure on research and development and increase domestic production have positive impact but inflation and high rates of tariffs have negative impact on economic success in attracting international investment and exports there.
Machine summary:
مطالعه حاضر، باهدف بررسي تأثير اندازه دولت بر شاخص جهاني شدن با تمرکز بر جهاني شدن اقتصاد در ٩٥ کشور منتخب جهان بين سال هاي ٢٠١٤-١٩٨٥ با استفاده از الگوي داده هاي پانل با رويکرد گشتاورهاي تعميم يافته (GMM) انجام گرفته است .
نتايج نشان مي دهد، افزايش حجم دولت در اقتصاد، تأثير منفي و معني دار بر روي شاخص جهاني شدن ، جذب سرمايه گذاري مستقيم خارجي و صادرات دارد.
همچنين اثرات ساير متغيرهاي موجود در مدل ، حاکي از آن است که توسعه انساني ، کنترل فساد، هزينه هاي تحقيق و توسعه و افزايش توليد داخلي ، تأثير مثبت ، ولي تورم و نرخ بالاي تعرفه ها، تأثير منفي بر موفقيت اقتصاد در جذب سرمايه هاي بين المللي و صادرات دارد.
جهاني شدن اقتصاد، شرايطي را به وجود مي آورد که در آن ، حدومرزهاي جغرافيايي در فعاليت هاي اقتصادي از قبيل تجارت ، سرمايه گذاري ، توليد و نقل و انتقالات مالي ، کمترين نقش را داشته اند و طي آن ، نقل و انتقالات جريان کالا و خدمات ، اطلاعات سرمايه گذاري و عوامل توليد در سطح بين المللي افزايش مي يابد که به يکپارچگي اقتصادي در جهان منجر مي شود.
Bergh & Henrekson رشد اقتصادي (که ادبيات گسترده اي دارد)، اندازه بزرگ دولت از طريق تضعيف سرمايه گذاري و رشد اقتصادي نيز مي تواند فرآيند جهاني شدن اقتصاد را دچار آسيب کند.
در جدول شماره (١)، نتايج برآورد مدل اول بيان کننده اين است که اندازه دولت در سطح ٩٩ درصد، تأثير منفي و معني دار بر روي جهاني شدن دارد.