Abstract:
در این مقاله برآنیم تا به تحلیل بنمایه (موتیف)های داستانی منظومۀ همای و همایون خواجویکرمانی بپردازیم. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعۀ کتابخانهای به انجام رسیده است، میخواهیم دریابیم که منظومۀ همای و همایون آیا ذیل یک متن ادبی کلاسیک فارسی قرارمیگیرد؟ تا چه اندازه با قصههای عامیانه نزدیکی دارد و چه دستهبندی از بُنمایههای آن میتوان به دست داد. پس از بررسی، بُنمایهها را در شش دستۀ بُنمایههای انسانی، حیوانی، موضوعی، مکانی، شگفت و کرامت طبقهبندی کرده به تحلیل آنها پرداختهایم. نتایج پژوهش نشان داد که نبود عناصر بنیادین اساطیری و حماسی همچون مار، اژدها، گاو، فیل، سیمرغ و... و عناصری همچون گیاهان و انواع رستنیها و نیز پیکرگردانی در این قصه از گیرایی آن کاسته و پیرنگ قصه را سست کرده است. تیپ اربابان معرفت نیز نقشی در این داستان ندارد. بُنمایۀ موضوعی، بالاترین بسامد را دارد و این بیانگر آن است که این منظومه بیش از آنکه پویا باشد، قصهای ایستا است و گوینده تنها برحسب برخی موضوعات مستعمل، داستان را گزارش کرده است. بنابراین، میتوان گفت «همای و همایون» بیش از آنکه در ذیل ادب مکتوب کلاسیک فارسی قرار گیرد، یک اثر مکتوب عامیانه است.
In this article, we decided to analyze motifs in the fiction of "Homay and Homayon" by Khajoye Kermani. In this research, the descriptive-analytic study was conducted to investigate if the poem of "Homay and Homayon can be classified as classical Persian literature, how close it is to folk tales, and what demonstrated classification of its motifs can be offered. After investigating and extracting all motifs, we classified and analyzed them in six classes: human motif, animal motif, thematic motif, place motif, wonder motif, munificence motif. The results showed that the absence of anything essential, fundamental, mythological, and epic such as snake, dragon, cow, elephant… and such elements as plants and transformation of creatures detracted from its appeal. Saints and masters play no important role. Thematic motifs showed the highest frequency, which indicates that the system is dynamic and fluid rather than static. The writer has reported the story by using only some issues that reduced its appeal.
Machine summary:
در اين پژوهش که به روش توصـــيفي- تحليلي و مطالعۀ کتابخانه اي به انجام رســـيده اســـت ، مي خواهيم دريابيم که منظومۀ هماي و همايون آيا ذيل يک متن ادبي کلاســـيک فارســـي قرارميگيرد؟ تا چه اندازه با قصـــه هاي عاميانه نزديکي دارد و چه دســـته بندي ازُ بن مايه هاي آن ميتوان به دســـت داد.
علاوه بر اين ، هدف اين پژوهش ، نگريســـتن به منظومۀ عاشـــقانۀ هماي و همايون از منظري ديگر اســت تا علاوه بر عطف توجه مخاطبان به اين داســتان بلند روايي، اســتخراج ، دســته بندي و تحليل يکي از عناصر محتوايي قصه هاي عاميانه با عنوانُ بن مايه را به انجام برساند.
اگرچه اين سه اصطلاح در حوزة معناشناسي زباني، اصــطلاحاً هم خوشــه ٢ هســتند؛ يعني همۀ اين مفاهيم دلالت بر يک حوزة معنايي دارند که هرکدام به دليل داشتن وجوه اشتراکي در يک حوزه قرار ميگيرند و به دلايلي در افتراق با هم نيز هســتند (ريچارد و ديگران ، ١٣٧٢: ذيل Semantic Field)، اما تفاوت هاي ظريفي 1- Motif پژوهشگران به مرور تعاريف بن مايه (موتيف ) پرداخته اند و در اين زمينه مقالات ارزشمندي گزارش شده است (براي تعاريف مختلف بن مايه و انواع آن به پارسانسب (١٣٨٨) نگاه کنيد.
يکي ديگر از کنش هاي شــاهزاده که قهرمان محوري قصــه اســت ، نبرد با جادوگران و زايل کردن طلسمات ايشان است ؛ چنانکه هماي در مسير رفتن به چين به قلعه اي به نام زرينه دژ ميرســـد که از آنِ زند جادوســـت و او به مدد اســـم اعظم خداوند از همۀ طلســـمات درگذشته ، جادوگر را نابود ميکند (همان ).