Abstract:
خداوند متعال برای اقناع مخاطبان و اثبات حقانیت سخنان خود، شیوههای مختلف اقناعی را در قرآن به کار گرفته است. فرایند اقناع یکی از کاربردیترین مباحث تحلیل گفتمان است؛ فرایندی که به منظور کنترل اذهان مخاطبان و القای پیام از آن استفاده میشود.
پژوهش حاضر به بررسی شیوههای اقناع و چگونگی به کارگیری آنها برای ترغیب مخاطب در سورههای قیامت، واقعه، غاشیه، نبأ و عبس که صرفاً دربارۀ موضوع قیامت هستند، پرداخت و با استفاده از الگوی هاولند و الگوی حقیقتنمایی تفسیرشناختی، مؤلفههای اقناعی را بررسی کرد. در این پژوهش از ترجمۀ قرآن آیةاللّٰه مکارم شیرازی و همچنین ترجمۀ تفسیر المیزان و تفسیر نور استفاده شد. نتایج به دستآمده با استفاده از روشهای توصیفی ـ تلفیقی حاکی از آن بود که از تمامی بخشهای الگوها در تکتک این سورهها استفاده شده است. بر اساس الگوی هاولند، این سورهها حاوی استدلالهای فراوان بوده، ترس، تهدید و پرسش و پاسخ، بیش از دیگر موارد اقناعی به چشم خورد. به دلیل ارائۀ استدلالهای فراوان در تمامی سورههای مورد بررسی، مشخص گردید که از روش مرکزی که بر محتوای مستدل پیام تأکید دارد، بیشتر استفاده شده است و این موضوع بیانگر رویکرد مبتنی بر تفکر قرآن در اقناع مخاطبان است.
استخدم الله تعالی فی القران اسالیب شتی لاقناع المتلقی واثبات حقانیه کلامه. فعملیه الاقناع تعد من اکثر مباحث تحلیل الخطاب تداولا، وتستخدم لاجل ضبط ذهن المتلقی والقاء الرساله. سلطت هذه الدراسه الضوء علی اسالیب الاقناع وکیفیه استخدامها لتشجیع المتلقی علی متابعه موضع القیامه فی کل من سوره القیامه والواقعه والغاشیه والنبا وعبس، واستخدمت فی دراسه مقومات الاقناع وعناصره نموذج هاولند ونموذج استعراض الحقیقه للتفسیر المعرفی. واعتمدت الدراسه ترجمه القران لایه الله مکارم شیرازی، وایضا ترجمه تفسیر المیزان وتفسیر النور. اثبتت النتايج المستخلصه عبر المنهج الوصفی التحلیلی استخدام جمیع اجزاء النموذجین فی السور المذکوره کلها. وعلی اساس نموذج هاولند تضم هذه السور استدلالات کثیره، والتخویف والتهدید والسوال والاجابه اکثر من الیات الاقناع الاخری. ونظرا لاقامه الادله الکثیره فی جمیع السور المذکوره، فقد تبین ان الاسلوب المرکزی الذی یوکد علی محتوی الرساله الاستدلالی، اکثر استخداما، الامر الذی یدل علی المقاربه القرانیه الاقناعیه القايمه علی التفکر.
Allah almighty for persuading addressees and proving legitimacy and rightfulness of His sayings has utilized different persuasive methods. The process of persuasion is one of the most functioning matters of discourse analysis. This process is used to control the addressees’ minds and to convey the message. The present paper examines the persuasive methods and how to be applied them to encourage the addressees in al-Qiyamah, al-Waqiah, al-Ghashiyah, an-Naba and Abasa surahs (Arabic: سور القیامه، الواقعه، الغاشیه، النبا، عبس) that they are all just about the subject of the day of judgment (Qiyamah). With using the Hovland model and verisimilitude model of the cognitive exegesis it is studied the persuasive components. In this note it has been used the Quran translation which has been produced by ayatollah Makarem Shirazi and also Almizan and Noor exegeses. With applying descriptive-integrated method the results shows that all parts of the models have been used in each of surahs. According to the Hovland model these surahs have many arguments, fear, threat, questioning and answering in comparison to other persuasive cases. For presenting many arguments in all mentioned surahs, it is cleared that the central method which emphasizes the argumentative content has used more and this indicates an approach based on the Quran thought in persuading addressees.
Machine summary:
به دلیل ارائۀ استدلالهای فراوان در تمامی سورههای مورد بررسی، مشخص گردید که از روش مرکزی که بر محتوای مستدل پیام تأکید دارد، بیشتر استفاده شده است و این موضوع بیانگر رویکرد مبتنی بر تفکر قرآن در اقناع مخاطبان است.
پرسشهای این پژوهش عبارتاند از: 1ـ در قرآن کریم چه فنونی برای اقناع مخاطبان دربارۀ قیامت به کار رفته است؟ 2ـ خداوند برای اقناع مخاطبان خود بیشتر از شیوۀ مرکزی ـکه مبتنی بر استدلال قوی استـ استفاده کرده است یا شیوۀ پیرامونی؟ پژوهش حاضر به بررسی شیوههای اقناعی مورد استفاده دربارۀ موضوع قیامت میپردازد.
نتیجهای که از بررسی سورۀ قیامت میتوان گرفت این است که این آیات از طرق مختلف از جمله طرح پرسش، تکرار واژگان، تهدید، ترس، ارائۀ استدلال، استفاده از شیوۀ مرکزی، گزینش و چینش خاص کلمات و نیز انسجام معنایی برخی کلمات، دست به دست هم دادهاند تا پیام اقناعی پروردگار مبنی بر برپایی روز قیامت را به مخاطب القا کنند.
نتایج حاصل از تحلیل آیات سورۀ غاشیه این است که خداوند از روشهایی مانند طرح پرسش، تأکید نکات مثبت و منفی، کنایه و اشارۀ غیر مستقیم، گزینش واژگان مثبت و منفی، توصیف جزئیات، ارائۀ استدلال و سخنان قاطع و معتبر برای اقناع مخاطب بهره گرفته است.
علاوه بر این، از روش مرکزی در این سوره نیز استفاده شده است؛ زیرا خداوند با تقسیمبندی و توصیف جزئیات هر گروه و استدلالهای بسیار، سعی در اقناع مخاطب داشته است.