Abstract:
تعاملات فرهنگی و هنری هزاران سالۀ ایران و چین پس از سلجوقیان گسترش یافت و در عصر مغول ـ ایلخانی به صورت فزایندهای برقرار شد. جادهها در فرمانروایی واحدی درآمدند و صحرانوردان تحت تأثیر فرهنگها و تمدنها و فرهنگهای چین، آسیای مرکزی، ایران و قفقاز قرار گرفتند. از میان هنرهای گوناگون، نگارگری و کتابآرایی در قلمرو سرزمینهای اسلامی، از آن میان در گسترۀ فرهنگی ایرانزمین از این روند تأثیر بهسزایی یافت. از سدۀ هفتم قمری (14 م) و به ویژه در اواخر عصر ایلخانان، بین نگارگری و کتابآرایی با حوزههای گوناگون علمی بهویژه تاریخنگاری و ادبیات پیوند برقرار شد و در عصر تیموریان و صفویان به اوج رسید. برچیدهشدن خلافت عباسی و موانع فرهنگی و سیاسی ناشی از آن، در آفرینشهای هنری و پیوند هنر با تاریخنگاری و ادبیات در مکتب نگارگری تبریز و دیگر مکاتب هنری ایرانی در این دوره تأثیر به سزایی داشته است. مولفههایی مانند حکمرانی ایرانی، اندیشۀ ایرانشهری، فرۀ ایزدی، اساطیر ایرانی، تاریخ و میراث روایی ایرانیان، و تاریخنگاری جهانی زمینهساز مینیاتورها در متون گوناگون تاریخنگاری، ادبی و علوم طبیعی شد. در این پژوهش بر پایۀ تبیین تاریخی و روش میانرشتهای بین تاریخ فرهنگی، تاریخ هنر و تاریخنگاری، علتهای موثر در کاربرد نگارگری در تاریخنگاری و ادبیات عصر ایلخانی بررسی میشود.
Iran and China have had a strong Cultural and artistic interactions for thousands of years. These relations expanded after the Seljuks period, and were increasingly continued during the Mongol-Ilkhanate era. Roads came under a unified rule, and steppe nomads were influenced by cultures and civilizations in China, Central Asia, Iran, and the Caucasus. This process had a great impact on various arts, painting and book decoration in the territory of Islamic lands, special in “Iranzamin (Persia).” From the 14th century in the late Ilkhanate era, painting and book decoration with various scientific fields were used, especially in Persian historiography and literature, also reached its peak in the Timurid and Safavid ages. The decline of the Abbasid Caliphate, also cultural and political barriers had a great impact on artistic creations and the interactions between art, Persian historiography and literature in the establishment of the Tabriz School of Miniature Painting. Some Iranian components were influential in the creation of these style: Iranshahri's political thought, The Myth of Farrah-i Izadi, Persian mythology, history and narrative heritage of ancient Iran, etc. which were used in miniatures of books on historiography, literature, and the natural sciences. This research examines the effective reasons for the application of painting in the historiography and literature of the Ilkhanate era by the method of explanation in history and interdisciplinary research in cultural history, art history and historiography.
Machine summary:
تبارشناسي فرهنگي، نگارگري، کتابت ، تاريخ نگاري فارسي، ايران زمين ، ايلخانان The Role of the Silk Road in the Connection between Persian Historiography and Painting in the Ilkhanate Era Alireza Zolghadr3/Hassan Bastani Rad4 Abstract Iran and China have had strong cultural and artistic interactions for thousands of years.
اگرچه بيشتر ســاختارهاي اجتماعي، اداري، سياسي، و اقتصادي ايران پيش از اين حمله و در قرن ششم ق در پي درگيري هاي مداوم سلجوقيان ، اتابکان ، خوارزمشاهيان ، قراختاييان ،ُ غزها، غوريان ، اسماعيليان ، دستگاه خلافت و ده ها حکومت کوچک و بزرگ ديگر روبه فروپاشي گذاشته بود، اما سراسر قرن هفتم ق که توأم با حضور مغولان در ايران بود، نشانه هايي از ثبات سياسي و اداري، توليد، رشد و توســعۀ اقتصادي، بالندگي اجتماعي و توجه به مولفه هاي فرهنگي نداشت ؛ چنانکه دوره اي بيثبات در تاريخ سياسي ايران پديد آمد و طي نيمه دوم قرن هفتم ق از برآمدن هلاکو تا برآمدن غازان به قدرت (٦٥٦ تا ٦٩٤ ق ) در طي ٤٠ ســال ، ٥ ايلخان بر ســرير قدرت نشســتند، بارها دين خود را بين اسلام ، شمن گرايي، بودايي، مسيحيت و ديگر اديان و آئين ها تغيير دادند، وزراي ايشان به قتل ميرسيدند، نظام پولي و اقتصادي، کشاورزي، روستاها و شهرنشيني دگرگون شد و همۀ اينها نشانه هايي بارز در بيثباتي فرهنگي، سياســي، اقتصادي و اجتماعي اين عصر است .
٣ نکتۀ مهم آن اســت که پيوند ســه گانۀ تعاملات فرهنگي ايران و چين ، تاريخ نگاري توأم با تصوير- نگارگري در عصر ايلخانان ، و تأثير تحولات سياسي بر تاريخ نگاري تصويري در سدٔە هفتم ق به ويژه در پي تحول چشمگير در جاده هاي هنر و فرهنگ بين شرق آسيا و ايران در سده هاي هفتم و هشتم ق ، در اين گونه پژوهش ها ناديده گرفته شده است .