Abstract:
از دیرباز زبان فارسی تأثیر شگرفی بر زبان و ادبیات عثمانی گذاشته است و روزگاری زبان اصلی این منطقه بود و اندیشمندان عثمانی بسیاری در متون مهم فارسی تحقیق و تتبّع کردهاند و شرحهای بسیاری نیز بر متون مهم ادب فارسی نوشتهاند؛ از جملۀ آنها میتوان به شرح سودی بر گلستان سعدی، دیوان حافظ و شرح انقروی بر مثنوی مولوی اشاره کرد. چون شرح متن، نوعی نقد متن هم بهشمار میآید و شرحنویسی رایج در گذشته و میان مسلمانان، بیشتر به نقد لفظ و محتوا میپردازد. هدف مقالۀ حاضر این است که شیوۀ شرحنویسی شارحان ترک و نوع نگاه آنها را به متنهای برجستهای مانند دیوان حافظ و مثنوی بررسی کند و به روش مطالعۀ کتابخانهای، شیوۀ فیشبرداری و تحلیل دادهها، در پی پاسخ بدین پرسش است که زمینههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در شرحنویسی این اندیشمندان چه تأثیری داشته است و چه نشانههایی را از نقد اجتماعی، تاریخی و... در شروح آنان میتوان مشاهده کرد؟ همچنین، چه زمینههایی از دیدگاههای فهم که امروزه بر بسیاری از شرحنویسیها حاکم است، در این شروح به چشم میآید؟ بهنظر میرسد، اگرچه بیشتر این شروح، شرح لفظ است، اما با نگاه شارحان سنّتی متفاوت است و ما رگههایی از توجه به تاریخ و اجتماعِ زمان شاعر را در این شروح میبینیم. توجه به نسخهشناسی و بررسی صحّت انتساب بیت یا شعری به شاعران مورد بحث، تأویلهای عرفانی، توجه به زندگی شاعر و اشخاص در شرح متن، از ویژگیهای مهم این شروح است.
Persian language has long had a great impact on Ottoman language and literature and was once the main language of this region and many Ottoman thinkers have researched and followed important Persian texts and have written many commentaries on important texts of Persian literature; Among them, we can mention the commentary on Soodi on Hafiz's Divan and the commentary on Anqravi on Rumi's Masnavi. Since the description of the text is also a kind of critique of the text and the common description in the past and among Muslims, it focuses more on word and content, the aim of this article is to describe the Turkish commentators and their view of prominent texts such as Hafiz's Divan. Masnavi and seeks to answer the question of what cultural, social and political contexts have influenced the description of these thinkers and what are the signs of social, historical... critique in the method of library study, filing method and data analysis. Can their details be seen? It seems that although most of these explanations are word descriptions, they are different from the view of traditional commentators, and we see traces of attention to the history and society of the poet's time in these explanations. Paying attention to the typography and examining the correctness of the attribution of a verse or poem to the poets in question, mystical interpretations, paying attention to the life of the poet and individuals in the description of the text, are important features of these explanations.
Machine summary:
این علوم کمکم و در گذر زمان تحول یافته و بهصورت نظریه در آمده است و در نهایت، نظام پیشرفتهای از نقد ادبی و سبکشناسی ایجاد شده است؛ برای نمونه، بحث تشبیه و استعاره در شاخۀ بیان از علم بلاغت، منجر به نظریۀ سمبل و اسطوره شد و از بحث عروض نیز ساختارگرایان استفاده کردند یا هرمونتیک بهنوعی ادامۀ بحث تفسیر و تأویل در زبان قدماست که معنا در ظاهر کلام نیست؛ بنابراین میتوان گفت: «نقد ادبی همیشه به معنای دگرگونخواندن اثر نیست.
از ایرادهایی که بر این شرح گرفته میشود، عربیمآبی، توضیح ابیات بسیار ساده، لحن زننده و غیرمؤدّبانه در انتقاد از شارحان قبلی متون و پافشاریهای بیهوده بر نظرات اشتباه خود بوده است، اما ویژگیهای مثبتی نیز دارد که برجستهترین ویژگیهای شروح سودی را میتوان بهصورت زیر فهرست کرد: 3-1-1 آوردن معانی قاموسی کلمات تأکید سودی بر معنی لغات و توضیح معانی است.
او در شرحهای خود، چه شرح دیوان حافظ و چه شرح بوستان سعدی، سعی کرده تا همۀ ابیات را شرح کند و توجه ویژهای نیز به لغات مبذول داشته است، بهگونهای که گاهی این توضیحها، بسیار زیاد و تکراری به نظر میرسند، اما باید توجه داشت که مخاطبان اصلی شروح سودی، ترکزبان و ناآشنا به زبان فارسی هستند، هرچند میتوان گفت بهدلیل ماهیت آموزشی شرحهای سودی، این تکرار مفید فایده میتوانست بود؛ چراکه یکی از شیوههای آموزش مطالب، همین تکرار آنها میتواند باشد و شاید به همین دلیل است که تکرار در شروح سودی و امثال او بسیار زیاد است؛ چنانکه این سخن از قدیم سایر است که «العلمُ حرفٌ و التکرار ألفٌ» و امروزه هم تأثیر تکرار در فرایند یادگیری مطالب، اثبات شده است.