Abstract:
اصول تربیتی بنیانی هستند که در جریان تربیت، اجتناب ناپذیر است و به عنوان دستورالعملی کلی، تمام جریان تربیت را تحت سیطره و نفوذ
خویش دارند و در صورت تخطی از آنها، رسیدن به هدف آرمانی تربیت دستخوش مخاطره میشود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اصول حاکم بر
تربیت از منظر آموزههای اسلامی است. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانهای و گردآوری اطلاعات توصیفی – تحلیلی است. از مهمترین
اصول حاکم بر تربیت اسلامی مطرح شده در پژوهش حاضر که ما را به ساخت چارچوب یا نظام تربیتی مشخص رهنمون میسازد، چارچوبی
که فرایند تربیت در آن آغاز، و به سرانجامی متناسب با شاخصهای آن، نایل میشود. میتوان به خدامحوری، تعبدمداری، عمل گرایی، اخلاق
مداری، عدالت محوری و اعتدال گرایی، محبت محوری، آخرت اندیشی، آرمان گرایی وغیره اشاره نمود
Machine summary:
در منابع اسلامی، بهویژه در کتابهای حدیثی، فقهی و اخلاقی نیز اصل در معانی مختلف استفاده شده است، از جمله: الف) پایه و اساس (حر عاملی، 1409ق، 5، 419)؛ ب) منشأ تکوینی و علت مادی افعال ارادی انسان نظیر گفتن و نوشتن (مفضل، بیتا، 80)؛ پ) امر واقعی و حقیقی: چه علم حقیقی در برابر جهل مرکب (ابن شهرآشوب، 1379، 4، 265) و چه امور دیگر (مجلسی، 1403 ق، 53، 286)؛ ت) ولایت حق (کلینی، 1407 ق، 8، 146) منشأ خصال و فعالیتهای خوب یا بد (همان، 242) حکم و قانون الهی (کلینی، 1407 ق، 7، 158)؛ ث) چیزی که باید به آن توجه شود و دانستن آن ضروری است (ابن شعبه حرانی، 1404ق، 460).
بر اساس اين رهيافت، تعريف اصل چنين است: سلسله قواعد و معيارهاي كلي (بايدها) كه متناسب با ظرفيت هاي انسان انتخاب و به منظور تعيين روش هاي تربيتي براي دستيابي به اهداف، مورد توجه قرار مي گيرند.
به طور مشخص مفهوم خدامحوري عبارت است از: «انجام و يا قصد انجام كليه اعمال و رفتار انسان براساس ملاك و معيارهايي كه خداوند براي آنها تعيين كرده است، به منظور كسب رضايت الهی» (مطهري، 1371ش، ص83).
اگر بر آگاهي نيز تأكيد مي شود، صرفا به منظور انعكاس آن در حيطه ي اعمال و رفتار انسان است؛ بنابراين آگاهي و معرفت ديني در صورتي با شخصيت فرد عجين مي شود و در او تأثير مي گذارد كه با عمل وي مقرون گردد؛ از اين رو، يك مربي موفق كسي است كه همواره با توجه به ظرفيت و استعداد متربي او را وادار به عمل كند.