Abstract:
هدف: الگوهای ازدواج در هر جامعه متناسب با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متغیر است. این پژوهش با هدف واکاوی الگوی ازدواج جوانان در شهر تهران انجام شده است. روش: روش تحقیق کیفی از نوع نظریه بنیانی است. تعداد 28 مشارکت کننده با نمونهگیری هدفمند انتخاب و دادهها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است.دیدگاه به ازدواج و عوامل، نقش خانواده، خویشاوندان، مراسم و سنتها، آشنایی قبل از ازدواج، سن مناسب، شیوه همسرگزینی و راهبرد آنان محور سؤالات بوده و پس از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی دادههای متنی، به ترتیب 138 مفهوم، 28 زیرمقوله و 13 مقوله و درونمایه اصلی « فردیت یافتگی » به دست آمد. یافتهها: دیرهنگامی ازدواج، همتایابی فرد مدار و خانواده داور، سنت پذیری تقلیلگرا و به ویژه در پسران، تمایل دوستی با جنس مخالف، آسانگیری جنسی، بعضاً گرایش به ازدواج غیررسمی (عقد موقت، هم خانگی) به عنوان راهبرد مشاهده میشود. نتیجهگیری: امکانات اقتصادی و معیشتی، مناسبات نگرشی، ارزشی و کنشی میان دو جنس، از عناصر اصلی شکل گیری این الگوست. بازتولید فرهنگ ایرانی در ترویج ازدواج آسان، تربیت و مهارتآموزی و حمایتهای اقتصادی به عنوان راهکار پیشنهاد میشود.
Objective: Marriage patterns are vary in each society according to social, economic and cultural conditions. This research was conducted with the aim of analyzing the pattern of marriage of young people in Tehran.Methodology: This research has been done in analyzing the pattern of youth marriage in Tehran with a qualitative method of grounded theory 28 participants were selected by purposive sampling and data were collected by semi-structured interviewsResults: The perspective on marriage and its factors, the role of family, relatives, ceremonies and traditions, dating before marriage, appropriate age, the method of choosing a spouse and their strategy were the focus of the questions and after three stages of open, central and selective coding of the textual data, 138 concepts, respectively, 28 subcategories and 13 categories and the main theme of "finding individuality" were obtained.Delayed marriage, self-centered matching and domineering family, reductionist traditionalism and especially in boys, the desire to be friends with the opposite sex, sexual convenience, sometimes the tendency to informal marriage (temporary marriage, domestic partner) are seen as strategies.Conclusion: Economic and livelihood facilities, attitude, value and action relationships between the two sexes are the main elements of the formation of this pattern.
Machine summary:
آزادارمکي و همکاران ٥٠ (١٣٨٢)، عنايت و موحد٥١ (١٣٨٣)، اميرعضدي ٥٢ (١٣٨٨)، آشوري و وروايي 53 (١٣٨٩)، صبوري ٥٤ (١٣٩٠) و دهقان ٥٥ (١٣٩٠) نيز در تحقيقات خود نشان داده اند که در خانواده ها، به ويژه خانواده هاي تهراني ، تغييراتي اعم از نگرش در افراد خانواده نسبت به ازدواج ، روابط دختر و پسر، افزايش سن ازدواج و کاهش باروري ، اشکال جديد و متنوع از روابط خانوادگي ايجاد شده است و الگوها کاملا منطبق با شرايط سنتي خانواده در قبل نيست .
جدول ٤: پنج عامل مؤثر بر گرايش ديرهنگام به ازدواج مفاهيم مقوله ها قضايا شغل ، پول و درآمد، ضعف درآمد خانواده و ناتواني در حمايت مالي از فرزند، ترس از آيندة مالي اقتصاد ناايمن مرد تأمين مسکن ، گراني ، مخارج و هزينه ها، تجملات و چشم وهم چشمي ، توان ايجاد آسايش براي توان مديريت همسر، توان مديريت زندگي ، امکانات زندگي هزينه ها الگوي معيشتي جايگاه زنان ، درآمد زنان استقلال مالي زنان اخلاق ، دروغ ، نوجويي و تنوع خواهي ، خيانت ، بي اعتمادي ، عدم جذابيت جنس مخالف ، مناسبات ارزشي خوش گذراني (راحت طلبي )، بي تعهدي ، اصالت خانوادگي ارزش هاي اخلاقي نوپديد شرايط متفاوت فرهنگي در کلان شهر، دانشجويي و تحصيلات دانشگاهي ، اهداف ، سربازي ، وضعيت اجتماعي مناسبات طلاق ، تجربۀ ازدواج ديگران ، فراغت زياد جوانان اجتماعي - دسترسي راحت به جنس مخالف ، گريز از محدوديت وضعيت ارتباطي ارتباطي روش همتايابي : به طور کلي سه ديدگاه در ميان جوانان وجود دارد؛ بيشترين گرايش به ديدگاه نيمه مدرن است ؛ يعني انتخاب از سوي فرد و مشورت با خانواده .