Abstract:
تغییر ناگهانی شدیدتر از حالت عادی و غافلگیری تهدیدآمیز از جمله معیارهای تعریف
بحران هستند. گام اول در مدیریت بحران شناخت زمینههای بحران و گردآوری اطلاعات در
زمینههای شکلگیری یا احتمال حادث شدند بحران است که، نیاز به واقع بینی دارد تا
خوش بینی. بروز بحران در جوامع و سازمانها میتواند تابعی از شرایط ویژه، اضطراری و
انحراف از برنامههای پیش بینی شده باشد. با این وجود معمولا میتوان با تجزیه و تحلیل
منظم سیستمها نقاط بحرانی را شناسایی و نسبت به کور کردن آن اقدام نمود. علاوه بر این
اندیشیدن قبل از بروز واقعه و ایجاد اتاق بحران و گزینش نیروهای انسانی مورد نظر میتواند
در هنگام وجود مشکل راهگشا و چاره ساز باشد. در سازمانها هر زمان بحرانی ظهور میکند،
این روابط عمومی است که با اطلاع رسانی و پاسخگویی مهار و هدایت اخبار و افکارعمومی را
به دست میگیرد تا با عبور از بحرانهای موجود سازمان را از طریق ایجاد تفاهم به هدف
اصلی یعنی توسعه در ابعاد مختلف برساند.
Sudden change more severe than normal and threatening surprise are
among the criteria for defining crisis. The first step in crisis management
is to identify the areas of crisis and gather information on the areas of
formation or possibility of crisis, which requires realism rather than
optimism. The occurrence of crisis in societies and organizations can be a
function of special conditions, emergency and deviation from the planned
plans. However, it is usually possible to identify critical points by regularly
analyzing the systems and act to blind them. In addition, thinking before
the occurrence of the incident and creating a crisis room and selecting the
desired human forces can be a way forward and a solution maker when
there is a problem. Every time a crisis arises in organizations, it is public
relations that takes control and guidance of news and public opinion by
providing information and responding, in order to overcome existing crises
and bring the organization to its main goal, which is development in
different dimensions, through the creation of understanding.
Machine summary:
در سازمانها هر زمان بحرانی ظهور میکند، این روابطعمومی است که با اطلاعرسانی و پاسخگویی مهار و هدایت اخبار و افکارعمومی را به دست میگیرد تا با عبور از بحرانهای موجود سازمان را از طریق ایجاد تفاهم به هدف اصلی، یعنی توسعه در ابعاد مختلف برساند.
سازمانها باید در درجه اول برای خود یک مدیریت بحران تعریف کنند که در مواقع مقتضی وارد عمل شوند که روابطعمومیها قطعا یکی از مهمترین و موثرترین اعضای این تیم هستند.
آنچه که مسلم است روابطعمومی به مانند بخشی از مدیریت استراتژیک در سازمانها عمل میکند که هرگاه بتواند به وظایف و مسؤولیتهای علمی خود جامعه عمل بپوشاند موفق خواهد بود و از وقوع بحران نیز جلوگیری میکند .
نکته دیگر که لازم است مطرح شود این است که مدیران سازمانها با توجه به نقشهای ارزندهای که بر عهده مدیریت روابط عمومی در سازمان قرار دارد باید کسانی را در مسند روابطعمومی قرار دهند که توانایی لازم را برای انجام آن نقش دارا باشند .
وقتی حادثهی غیر قابل پیشبینی روی میدهد باید از انجام قاعده اصلی اطلاعرسانی بحران مطمئن بود ، خبرنگاران در یک وضعیت بحرانی برای آماده کردن مطالبشان تحت فشار هستند و اگر مسئول روابطعمومی که نقش وی در مدیریت بحران نقش ارتباط است، اطلاعات مورد نیاز را به آنها ارائه نکند آنان از منابع دیگری که اطلاعات کمتری دارند تغذیه میشوند.
نقش روابطعمومی در مدیریت یک بحران در سازمان نقش ارتباطی است که میتوان آن را اینگونه بیان کرد که یک مسئول روابطعمومی باید همیشه ارتباط صحیح رسانهای قبل از وقوع هر نوع بحرانی را داشته باشد.