Abstract:
مفهوم «وطن» سابقهای طولانی ندارد. این مفهوم رهاورد آشنایی با مغربزمین بودهاست و در شعر معاصر، حضور چشمگیری داشتهاست. شاعران معاصر برای تشویق مردم خود به مبارزه، مدام گذشته باشکوه ایشان را پیش چشم خود میآورند. بدین سبب میتوان شعر وطنگرا را یکی از شاخههای شعر متعهد دانست. با توجه به این مفهوم، در مقاله حاضر سعی شده با در نظر گرفتن شعر دو شاعر معاصر عربی و فارسی، حافظ ابراهیم و فرخی یزدی، شعر وطنگرای ایشان تحلیل و واکاوی شود تا کارکرد وطن در شعر این دو شاعر مشخص گردد. بدین دلیل، پس از انتخاب قصیده «مصر» از حافظ ابراهیم و مسمط «وطنی» از فرخی یزدی و نیز تحلیل و بررسی موضوع، چگونگی تجلی وطن در شعر این دو به بحث گذاشته شدهاست. در پایان نیز به نکات اشتراک و افتراق دو شعر اشاره شده، مشخص گردیده که نکات اشتراک آنها بسیار بیشتر از نکات افتراق است.
Machine summary:
بدين دليل ، پـس از انتخاب قصيدة «مصـر» از حافظ ابراهيم و مسـمط «وطنـي » از فرخـي يزدي و نيز تحليل و بررسـي موضـوع ، چگونگي تجلي وطن در شـعر اين دو به ِبحث گذاشـته شده اسـت .
مقالـۀ حاضـر ميکوشـد بـا توجه به مفهـوم نوين وطن ، شـعر دو شـاعر معاصر عربي و فارسـي ، حافـظ ابراهيـم و فرخـي يـزدي را بررسـي و تحليـل کند و ايـن گرايش و مفهوم را در شـعر ايشـان بازنماياند.
بنـا بـر آنچـه گفته شـد، مي توان نتيجه گرفت شـعر وطن گرايانه شـعري اسـت کـه معطوف به مسـائل و مشـکلات جامعـه اسـت و اين طـور نيسـت کـه فقط سـرگرم تعريـف و تمجيـد از وطن ، به خصـوص گذشـتۀ پرافتخـار آن باشـد، بلکـه در کنار ذکـر افتخارات ، به کم و کاسـتي ها هم اشـاره ميکنـد و تـلاش دارد ايـن نقص هـا را بـه مخاطـب خود گوشـزد نمايد.
در ايـن قصيـده ، شـاعر بـه ذکـر بزرگي هـا و مفاخر سـرزمين مصر پرداخته اسـت و تـلاش کرده گذشـتۀ باشـکوه را به مخاطب خود متذکر شـود.
در واقع ، مي توان گفت اين قصيـده از زبـان ضميـر ناخودآگاه همۀ مردم مصر بيان مي شـود کـه از اميال واپس راندة خود سـخن ميگويد؛ اميالي که به سـبب اسـتعمار و اشغالگري کشـورهايي مانند فرانسه و انگليس ، به ناخودآگاه واپس رانده شده اسـت .
در بـاب نـکات افتـراق نيـز بايد گفـت که حافـظ ابراهيم در ايـن قصيده ، نگاهش بـه مصر پيش ِ از اسـلام اسـت و از اين سـرزمين ، پس از اسـلام سـخني نميگويد.